پاسخ آلن سیمونیان، رئیس پارلمان ارمنستان، به پرسش خبرنگاری درباره امکان بازگشت ۳۰۰ هزار آذربایجانی، هنوز هم در میان تحلیلگران سیاسی ارمنی محل بحث است.
به گزارش Axar.az، سیمونیان در پاسخ گفته بود:«همانطور که ارامنه در گرجستان زندگی میکنند، آذربایجانیها نیز در اینجا، در سرزمین ما زندگی خواهند کرد. آنها مستقر میشوند و بس.»
نشریه ارمنی «فاکت» نوشت: در کشوری با جمعیتی نزدیک به ۲ میلیون نفر، حضور ۳۰۰ هزار آذربایجانی – یعنی یکششم جمعیت – تهدیدی جدی به شمار میرود.
در حالی که سیمونیان از امکان بازگشت متقابل ارامنه به قرهباغ یا حتی باکو سخن گفته بود، تحلیلگران سیاسی ارمنی تلاش کردند این بخش را نادیده بگیرند و توجهها را تنها به بازگشت آذربایجانیها معطوف کنند.
تحلیلگر سیاسی آرتور خاچیکیان گفت: بهجز ۳۰۰ هزار آذربایجانی، تعداد زیادی از نیروهای پلیس جمهوری آذربایجان نیز برای تأمین امنیت آنها وارد خواهند شد. او اطمینان داد که در نتیجه، درگیریهایی میان ارامنه و آذربایجانیها آغاز خواهد شد. خاچیکیان همچنین پیشبینی خود مبنی بر فرار ارامنه از مناطق زنگزور و دیگر مناطق را تکرار کرد.
او ادامه داد: «روایتی مشهور وجود دارد که اگر قورباغهای را در آب سرد قرار دهی و آن را به تدریج تا دمای جوش گرم کنی، قورباغه خطر را احساس نمیکند و زندهزنده میپزد. اما آزمایشهای جدید این را تأیید نکردهاند. یک حیوان سالم در دمای حدود ۲۵ درجه سانتیگراد احساس ناراحتی کرده و تلاش میکند بیرون بیاید. اگر جامعه ارمنی از قورباغه هم احمقتر باشد، این واقعاً ناراحتکننده خواهد بود.
اکنون مقامات منتخب ما شروع به صحبت کردهاند که نباید از افسانههای مربوط به آذربایجان غربی ناراحت شد و نیازی به نگرانی از بازگشت ۳۰۰ هزار آذربایجانی به روستاهای خود نیست. آیا وقت آن رسیده که فرار کنیم؟ یا باید کمی دیگر صبر کنیم؟» – این را نشریه نوشته است.
شایان ذکر است که سیمونیان از «بازگشت متقابل»، از اینکه «پنج دقیقه پس از امضای توافق صلح، ارامنه و آذربایجانیها با هم شروع به خرید و فروش خواهند کرد» سخن گفته، اما تحلیلگران ارمنی نمیخواهند به آن بپردازند.
در واقع، خطر اصلی بازگشت ارامنه است. زیرا آذربایجانیها در سرزمینهای اجدادی خود – در مناطقی که اکنون ارمنستان نامیده میشود – همیشه در آرامش زندگی کردهاند، حتی با وجود اینکه در قرن گذشته چهار بار از خانههایشان تبعید شدهاند، هیچگاه ادعای ارضی نداشتهاند. در عوض، تبعید شده، تحقیر شده و تحت فشارهای قومی قرار گرفتهاند و از حقوق و مناصب محروم ماندهاند.
در مقابل، ارامنه در زمان اقامتشان در باکو از امتیازات زیادی بهرهمند بودند و در قرهباغ نیز مانند یک «جمهوری مستقل» رفتار میکردند – مدارس، دانشگاهها، زبان رسمی ارمنی و مناصب دولتی همگی در دست آنها بود. حتی در خود باکو، در همه مناطق حداقل معاونان دوم دبیر حزب، ارمنی بودند.
بنابراین، پیشنهاد سیمونیان چیزی جز آمادهسازی لکه ننگین جدیدی از سوی ارامنه علیه آذربایجان در دهههای آینده نیست.