اشعار ترکی شهریار را میتوان آثار فاخر ادبیات ترکی دانست. اشعاری مانند شعر ترکی عاشقانه، شعر حیدر بابا، سهندیه، اشعار ترکی کوتاه ، شعر آتا و شعر خان ننه از جمله شعرهای ترکی شهریار هستند.
به گزارش Axar.az، سید محمد حسین بهجت تبریزی (زاده ۱۲۸۵ – درگذشته ۱۳۶۷) به عنوان یکی از شعرای تاثیرگذار ادبیات ترکی و فارسی در دوره معاصر، ۳۵ سال پیش در چنین روزی دیده از جهان بست.
استاد ۳۵ سال پیش در چنین روزی درگذشت و آثار ماندگاری را از خود بجای گذاشت.
از جمله از اشعار ترکی استاد:
شعر ترکی کوتاه شهریار
یاز گئجه سى چایدا سولارشاریلدار
داش-قَیه لر سئلده آشیب خاریلدار
قارانلیقدا قوردون گؤزىپاریلدار
ایتر، گؤردوْن، قوردى سئچیب، اولاشدى
قورددا، گؤردوْن، قالخیب، گدیکدن آشدى
ترجمه فارسی:
شبها خروشد آب بهاران بهرودبار
در سیل سنگغُرّد و غلتد ز کوهسار
چشمانِ گرگ برق زند در شبانِتار
سگها شنیده بویِ وى و زوزه مى کشند
گرگان گریخته، به زمین پوزه مى کشند
شعر ترکی شهریار
گؤیرچینلر دسته قالخیب، اوچاللار
گوْن ساچاندا، قیزیل پرده آچاللار
قیزیل پرده آچیب، ییغیب، قاچاللار
گوْن اوجالیب، آرتارداغین جلالى
طبیعتین جوانلانار جمالى
ترجمه فارسی:
پرواز دسته دسته زیبا کبوتران
گویى گشاده پرده زرّین در آسمان
در نور، باز و بسته شود پرده هر زمان
در اوج آفتاب نگر بر جلال کوه
زیبا شود جمال طبیعت در آن شکوه
شعر ترکی شهریار
بیر یوواسیز قوشا دونسم
گوزدن آخان یاشا دونسم
انتظاردان داشا دونسم
یاددان چیخاتمارام سنی
ترجمه فارسی:
اگربه یک پرنده بی لانه تبدیل شوم
اگربه اشکی جاری شده از چشم تبدیل شوم
اگر از انتظار به سنگ تبدیل شوم
هیچگاه تو را از یاد نخواهم برد
شعر ترکی شهریار
گئدن گئتمه دایان دور
حالیم سنه عیان دور
گلیشینه من قربان
گئدیشین نه یاماندور
ترجمه فارسی:
ای اونی که داری میری، نرو، بمون
حالم که برای تو آشکار هست
برای لحظه های اومدنت قربانی بشوم
تحمل رفتنت چقدر سخته
شعر ترکی شهریار
دیلیمین اوستو یارا
آلتی قان، اوستو یارا
دیلیم سنی کسه رم
نه دئدین ، کوسدی ، یارا؟
ترجمه فارسی:
روی زبانم زخمی هست
و زیرش پر از خون
ای زبانم ،تو رو خواهم برید
به یار چی گفتی که یار قهر کرد و رفت
شعر ترکی شهریار
من بو باغا گلمیشم
یاغا یاغا گلمیشم
گتیرمیشم دردیمی
آغلاماغا گلمیشم
ترجمه فارسی:
من به این باغ آمده ام
گریه کنان آمده ام
دردم رو آورده ام
برای گریه کردن آمده ام
شعر ترکی شهریار
بیر یوواسیز قوشا دونسم
گوزدن آخان یاشا دونسم
انتظاردان داشا دونسم
یاددان چیخاتمارام سنی
ترجمه فارسی:
اگر به یک پرنده بی لانه تبدیل شوم
اگر به اشکی جاری شده از چشم تبدیل شوم
اگر از انتظار به سنگ تبدیل شوم
هیچگاه تو را از یاد نخواهم برد
شعر ترکی شهریار
صبح اولدی هر طرفدن اوجالدی اذان سسی
گـــویا گلیــــر ملائـکه لــــردن قــــرآن سسی
بیر سس تاپانمیـــرام اونا بنزه ر، قویون دئییم:
بنزه ر بونا اگـر ائشیدیلسیدی جـــان سسی
سانکی اوشاقلیقیم کیمی ننیمده یاتمیشام
لای لای دئییر منه آنامیـــن مهربـــان سسی
سـانکی سفرده یم اویادیــرلار کی دور چاتاخ
زنگ شتر چالیر، کئچه رک کـــاروان سسی
سانکی چوبان یاییب قوزونی داغدا نی چالیر
رؤیا دوغـــور قوزی قولاغیندا چوبـــان سسی
جسمیم قوجالسادا هله عشقیم قوجالمیوب
جینگیلده ییـر هله قولاغیمدا جـــوان سسی
سانکی زمان گوله شدی منی گوپسدی یئره
شعریم یازیم اولوب ییخیلان پهلـــوان سسی
آخیر زماندی بیر قولاق آس عرشی تیتره دیـر
ملت لرین هــارای، مددی، الامـــان سسی
انسان خـزانی دیر تؤکولور جـان خزه ل کیمی
سازتک خزه ل یاغاندا سیزیلدار خزان سسی
ترجمه فارسی:
صبح شد و از هر سمت، صدای اذان بلند شد
گویا که از فرشتگان، صدای قرآن میآید
صدایی مثل آن نمییابم، بگذارید بگویم که
اگر صدای جان شنیده میشد، به آن شبیه بود
گویا بسان دوران کودکیام که در گاهواره آرمیدهام
صدای مهربان مادرم برایم لالایی میگوید
یا اینکه در سفر هستم و بیدارم میکنند که برخیز تا به مقصد برسیم
زنگ شتر نواخته میشود که کاروان دارد عبور میکند
یا اینکه چوپان، گوسفندان را پراکنده است و در کوه نی میزند
و این صدای چوپان در گوش گوسفندان رویا میآفریند
اگر جسمم هم پیر شده باشد، هنوز عشقم پیر نشده است
و در گوشم هنوز صدای جوانی طنین انداز است
یا اینکه زمان با من کشتی گرفته و مرا به زمین کوبیده است
و شعر و نوشتههایم همانند صدای پهلوان به زمین خورده است
آخرالزّمان شده و گوش فرا دهید که
فریاد کمکخواهی مردم، عرش را به لرزه درمیآورد
پاییز انسانی است و جان ها همانند برگ پاییزی به زمین میریزند
برگهای پاییزی وقتی میریزند، پاییز همانند ساز، ناله سر میدهد
شعر حیدر بابا دنیا یالان دنیادی
«حیدر بابایه سلام» در ۷۶ بند و به زبان ترکی آذربایجانی سروده شده است. بهروز ثروتیان آن را به فارسی ترجمه کرده و نام فارسی آن را «سلام بر حیدر بابا» نهاده است.ترجمههای دیگری نیز از این شعر در دست است اما این ترجمه شاعرانگی بیشتری دارد. تعدادی از زیباترین بندهای این منظومه را به انتخاب گروه فرهنگ و هنر ستاره بخوانید.
حیدربابا ایلدیریملار شاخاندا
حیدربابا چو ابر شَخَد، غُرّد آسمان
سئللر سولار شاققیلدییوب آخاندا
سیلابهای تُند و خروشان شود روان
قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا
صف بسته دختران به تماشایش آن زمان
سلام اولسون شوْکتوْزه ائلوْزه
بر شوکت و تبار تو بادا سلام من
منیم دا بیر آدیم گلسین دیلوْزه
گاهی رَوَد مگر به زبان تو نام من