صفحه نخست اعتراضات |
پس از سرکوب شدید جنبش معروف به "زن، زندگی، آزادی" در ایران، انشقاق درون حاکمیتی رفته-رفته خود را به صورت روزافزون بروز داد. با انتصاب ابراهیم رئیسی فقید به مقام ریاستجمهوری، حاکمیت سعی کرد دولت یکدستی را تشکیل دهد تا بلکه بتواند ریزش درون نظام را تقلیل و یا کنترل کند.
اما از آنجایی که در طول نزدیک به نیمقرن اداره امور مملکت در ید قدرت روحانیون فاقد تخصص اداری و علمی بوده و هست، کنترل بحرانهای روزافزون ناشی از تصمیمات هیجانی و ایدئولوژیک، بسان "آب در هاون کوبیدن" شده است.
شکست سخت ایدهی "نابودی اسرائیل" و تار و مار شدن نیروهای نیابتی رژیم در لبنان، غزه، و مخصوصاً سوریه، حاکمیت تهران را به معنای واقعی کلمه، در شرایط آچمز قرار داده است.
در این بین مشاهده میشود که سطح منتقدان نظام،علاوه بر لایحههای متوسط اجتماعی، به اساتید حوزه و دانشگاه و حتی یاران و همراهان صمیمی حکومت نیز کشیده شده است.
در این میان تکلیف توده مردمی منتقد و اساتید دانشگاه بسیار واضح است. چه آنان همیشه در مقام منتقد و مخالف بوده وهستند.
اما نباید فراموش کرد؛ شمشیر از رو بستن بر علیه نظام موجود تهران توسط حضراتی مانند مهدی نصیری (سردبیر سابق روزنامه کیهان در دهه شصت و اوایل هفتاد)، صادق زیباکلام، و تنی چند از روحانیان و مراجع تقلید و انتقاد صریحشان از ادامه این شیوه حکمرانی، مانند "نوش داروی پس از مرگ سهراب" است و لاغیر.
زیرا همینان بودند که عمری را در مساجد، پایگاهها و مراکز علمی-فرهنگی، مدام بر طبل جنگ و مبارزه میکوبیدند و از این رهگذر نیز، به اندازه کافی به نان و نوا رسیدهاند. اینک که معادلات داخلی و خارجی برهم خورده و رژیم جمهوری اسلامی ایران بصورت لرزان و افتان و خیزان در سراشیبی سقوط قرار گرفتهاست؛ اینان که بوی سقوط حتمی به مشامشان خورده، با تغییر چهره و درآوردن ادای مصلحان اجتماعی، به خیال خودشان میخواهند آب رفتهبه جوی را برگردانند.
میگویند: یک نفر نوازنده "زورنا"(سُرنا) در هشتاد سالگی به پیش پیغمبر اسلام میرود و پس از اظهار ندامت، میگوید که قصد توبه و عدم زورنانوازی را دارد. پیغمبر (ع) با روی گشاده و رأفت اسلامی-انسانی با او صحبت میکند و در آخر میفرماید :" لطفاً دهانت را باز کن تا ببینم".
فرد زورناچی وقتی دهانش را باز میکند، پیغمبر میبیند که حتی یک عدد دندان نیز در دهان آن مرد باقی نمانده است.
و میفرماید: ای مرد مومن، توبهی تو پذیرفته نیست و دیگر خیلی دیر شده است.؛ زیرا تو اگر بخواهی هم، از این به بعد قادر به زورنانوازی نیستی.
تاریخ
2024.12.24 / 14:25
|
نویسنده
یاکاموز
|