آیا ترامپ آمریکا را به دوران «ایران-کنترا» و تخلفات دولت ریگان باز میگرداند؟
به گزارش Axar.az، بلومبرگ، در یک مقاله مفصل به این ماجرای جنجالی پرداخته است.
ایران-کنترا هرگز آنطور که باید، به یک رسوایی سیاسی تمامعیار تبدیل نشد. واترگیت از هر جهت یک رسوایی کامل بود: یک رئیسجمهور شرور، یک بحران قانون اساسی، یک سند غیرقابل انکار، یک استعفا. از واترگیت میتوان یک فیلم خیلی خوب ساخت. اما ایران-کنترا؟
بلومبرگ،در ادامه مینویسد: تمام آن جلسات استماع و پروندههای قضایی، هزاران صفحه شهادت، یادداشتهای روزانه و اسناد داخلی هرگز به یک روایت سیاسی ماندگار تبدیل نشدند. البته، چند جاسوس سرکش و مقامات امنیتی آنقدر به مبارزه با «شروران» متعهد بودند که تعدادی سلاح فروختند و از چند «مبارز آزادی» حمایت کردند، آن هم به شکلی که از نظر فنی شاید قوانین را نقض کرده باشد. اما چه آسیبی وارد شد؟ قطعاً این ماجرا خدشهای به اعتبار رونالد ریگان وارد نکرد. تنها کسانی که هنوز به ایران-کنترا اهمیت میدهند، علاقهمندان به تاریخ و آنهایی هستند که به موضوعات مدنی حساساند.
ایران-کنترا نه یک، بلکه دو رسوایی بود. هرکدام نسبتاً ساده بودند.
رسوایی اول؛ بخش ایران شامل فروش مخفیانه سلاح به ایران بود، به این امید که این کار منجر به آزادی گروگانهای آمریکایی شود که در لبنان توسط متحدان ایران نگه داشته میشدند. این ماجرا تبدیل به رسوایی شد، چون دولت ریگان قول داده بود با گروگانگیرها مذاکره نکند، چون وزارت خارجه آمریکا ایران را تحت تحریم تسلیحاتی قرار داده بود، چون این اقدام نقض قانون کنترل صادرات تسلیحات بود، و از همه مهمتر، چون نتیجه نداد: سه گروگان آزاد شدند، اما سه نفر دیگر بلافاصله جای آنها را گرفتند.
رسوایی دوم؛ بخش کنترا مربوط به ارسال مخفیانه سلاح برای یک گروه چریکی راستگرا بود که قصد داشت دولت ساندینیستها در نیکاراگوئه را سرنگون کند. این ماجرا هم به یک رسوایی ختم شد، چون کنگره حمایت از این گروه را غیرقانونی اعلام کرده بود.