بالا

کشورهای منطقه و چشم‌انداز آینده سوریه- مصاحبه

صفحه نخست سیاست
12 Punto 14 Punto 16 Punto 18 Punto

بعد از حمله مخالفان به دمشق و سقوط خاندان اسد امید به آینده سوریه و چشم‌انداز اوضاع منطقه در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت. از یک سو کارنامه گذشته نیروهای پیروز در میدان نبرد سوریه چندان روشن نیست. نیروهایی بودند که همراه با داعش از گذشته تاریک برخوردار هستند. از سوی دیگر رویکرد و عملکرد رهبران این نیروها در چند روز گذشته نشان میدهد که به طور کلی با گذشته خود متفاوت می‌باشد.

Axar.az، در مورد حوادث سوریه و تأثیر آن بر کشورهای منطقه و چشم‌انداز آینده خاورمیانه و سوریه مصاحبه‌ای را با آقای یونس شاملی از موسسان جنبش فدرال دمکرات آذربایجان در خارج از کشور انجام داده‌ است که تقدیم شما همراهان گرامی می‌نماییم.

آقای یونس شاملی از جمله سیاستمدارانی است که با خبرنگاری به عرصه سیاست وارد شده است. در طول سالهای آغاز مهاجرت نشریه "آواره" را در آنکارا در خصوص مهاجرین ایرانی در ترکیه منتشر می‌نمود. وی همچنین یکی از سردبیران نشریه تریبون بود که در استکلهم منتشر میشد. آقای یونس شاملی همچنین از موسسان جنبش فدرال دمکرات آذربایجان در خارج از کشور و اینک مشاور کمیته مرکزی حزب دموکرات آذربایجان هست.

چه عواملی باعث سقوط دولت بشار اسد در سوریه شدند؟

- عموما این پرسش مطرح است که بحران خاورمیانه چه نقشی در فعال شدن عرصه سیاسی نظامی در سوریه داشت که مخالفین مسلح دولت اسد در عرض ۱۱ روز توانستند بشار اسد را ساقط کنند. در پاسخ به این پرسش بایستی سقوط دولت بشار اسد در سوریه را علی‌رغم تحلیل‌های ژورنالیستی موجود در رسانه‌ها از ۲ جهت مورد توجه قرار داد.

1- رقابت بین دول غرب با دول شرق.

2- دیکتاتوری بسیار خشن خاندان اسد در طول ۶ دهه درسوریه مورد توجه قرار داد.

اکثر رسانه‌های مخالف بشار اسد این مسئله را تنها از زاویه ساختار سیاسی و دیکتاتوری خشن خاندان اسد بررسی میکنند، در حالی که ارتباط مسئله سوریه و تحولاتی که در دهه گذشته وکمی بیش از آن در منطقه اتفاق افتاده، بخشی نیز به رقابت بسیار سرسختانه‌ی تجارت و به ویژه تجارت نفت و گاز بین دول غربی به سرکردگی آمریکا با روسیه و چین باز می گردد. نشانه برجسته‌ی به میدان آمدن جریانات اسلام گرایی و متزلزل کردن دولتهای منطقه و حمایت بسیار وسیع پولی و تسلیحاتی از گروه های رادیکال اسلام‌گرا در منطقه از سوی دول همپیمان غربی است که در اتحاد با سیاست‌های منطقه‌ای جهان غرب عمل میکند. با اندکی دقت می شود دریافت که حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه‌های رادیکال اسلام گرا در منطقه در مدت بسیار کوتاهی توانست منطقه خاورمیانه به ویژه عراق و سوریه رو به مرکز اصلی بحران در جهان تبدیل بکنند. بخشی از این حمایت مالی در آن زمان به داعش و بخشی هم به النصره که امروز به هیئت تحریر شام تغییر نام داده تعلق میگرفت. حتی در شرایط کنونی در ۱۰ سال گذشته حمایت مالی و تسلیحاتی بسیار جدی از هیئت تحریر شام و گروه‌هایی از این نوع بود که برای مداخله فعال در عرصه سیاسی سوریه آماده می‌شد. به بیانی ساده تر انگیزه مردم و مخالفین مسلح و غیرمسلح برخورد با دیکتاتوری بسیار خشن خاندان اسد و حمایت مالی تسلیحاتی دوول غرب از این گروه‌ها برای حذف اسد و برای تغییر حاکمیت در سوریه کنار هم قرار می گیرند و به تغییر برق‌آسای شرایط سیاسی و نتیجتاً سقوط بشار اسد را منتج می شود. البته علت سقوط برق‌آسای بشار اسد در سوریه به فاکتورهای دیگری از جمله درگیری وسیع روسیه در اوکراین ودرگیری جمهوری اسلامی در غزه و لبنان با اسرائیل هم ربط دارد. جنگ اسرائیل با این ۲ کشور جمهوری اسلامی ایران را که حامی رژیم بشار اسد بود زمین‌گیر کرد و شرایط را برای فعال شدن و پیشروی نیروهای مخالف مسلح اسد را در سوریه فراهم نمود.

سقوط رژیم بشار اسد برای ایران چه عواقبی را داشته و خواهد داشت؟

عمده‌ترین فاکتوری که در بررسی تغییرات سیاسی در سوریه حائز اهمیت شکست فاحش جمهوری اسلامی در سوریه است. رژیمی که بر اساس برآوردهایی بیش از ۵۰ میلیارد دلار برای محافظت از دولت بشار اسد هم از لحاظ حمایت‌های مالی اقتصادی و هم از لحاظ حمایت‌های تسلیحاتی برای حفظ رژیم بشار اسد صرف نمود. طبق برآوردهایی که بعضی از سران جمهوری اسلامی مطرح کردند، سوریه برای رژیم جمهوری اسلامی در منطقه خاورمیانه درست مثل ستون اصلی خیمه جمهوری اسلامی بود که با فروریختن اون امکان مانور قدرت از رژیم جمهوری اسلامی در منطقه گرفته شده است و امکان حمایت تسلیحاتی رژیم از نیروهای نیابتی خودش مثل حزب‌الله، حماس و حوثی‌ها در یمن و دیگر نیروهای ریز و درشت در منطقه را کاملاً مسدود می‌کند. یعنی عملاً آنچه که اسرائیل ایران را اختاپوسی می‌نامید که دست و بالش را در منظقه، حزب‌الله، حماس، بشار اسد و دیگر گروههای رادیکال اسلامگرا تشکیل میدادند، به‌کلی درهم شکسته و این اختاپوس عملاً به محاصره اسرائیل و دولتهای غربی در آمده است. به نظر می‌رسد با عمده شدن مسئله اتمی، فعالیتهای اتمی و تلاش برای ساختن سلاح اتمی در ایران، کشورهای غرب را متمرکز مخالفت با ایران خواهد کرد و جمهوری اسلامی ایران را در مخمصه‌ای بسیار جدی قرار خواهد داد. به گونه‌ای که این مخمصه و این فشار جدید بر ایران میتواند به تغییر رژیم در خود ایران بیانجامد.

چشم‌انداز آتی سوریه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگر به خود سوریه برگردیم و سوریه را بعد از سقوط بشار اسد مورد توجه قرار دهیم، می‌بینیم که چشم‌انداز نسبتاً ناروشنی در پیش است. اما علی‌رغم انتظار رفتار خشنی که از گروههای مسلح بشار اسد می‌رفت، رهبری هیئت تحریرشام که در واقع بزرگترین گروه مخالف بشار اسد محسوب می‌شود، رفتاری نسبتاً متعادل‌تر و متعارف‌تری انجام داده‌ است. یعنی آنچه از روندهای سیاسی در سوریه دریافت می‌شود، به نظر میرسد گذر سیاسی از دولت قبلی به دولت جدید و با شیوه‌های مسالمت‌آمیز به پیش می‌رود. چنان مسالمت‌جویانه {هست} که حتی تعجب محافل سیاسی را نیز برانگیخته است! البته در طول ده سال گذشته رهبران هیئت تحریر شام فرصت داشته‌اند که از وقایع و حوادث گذشته درس بگیرند و ضمن دریافت کمکهای مالی- تسلیحاتی، مشورتهای لازم را در سیاست‌پردازی آتی نیز که تغییری در دیدگاههای فکری-سیاسی نیز رخ بدهد. نمونه برجسته تغییر فاحش در دیدگاه هیئت تحریر شام، مخالفت با حجاب یا پوشش اجباریست که در ایران و افغانستان شاهد آن هستیم.

به نظر شما، حکومت پسا اسد در سوریه از نوع سانترالیسم بسته خواهد بود و یا فدرالیسم؟

در باره حقوق ملیت‌ها و گروه‌های اتنیکی موجود در سوریه؛ از جمله کُردها و تُرکمن‌ها و دیگر گروههای اتنیکی و مذهبی در سوریه حقیقتاً نامشخص است. یعنی بسیار زود است که در مورد مناسبات دولت جدید و دیگر گروه‌های اتنیکی و ملی در سوریه سخن بگوییم. اما، از فحوای کلام رهبری جدید تحریرشام در پذیرش ملیت‌ها و گروه‌های ملی موجود در سوریه، مثل کردها، ترکمن‌ها و دیگر گروههای کوچکتر، نگاه مثبت‌تری وجود دارد. اما، هچنانکه می‌دانیم، درگیری‌هایی هم در بخش شمالی سوریه، آنجایی که نیروهایی تحت عنوان نیروهای دمکراتیک سوریه که درواقع عمدتاً و نود درصدش را کردها تشکیل می‌دهند؛ جریان دارد. نیروهای دمکراتیک سوریه که درواقع نیروهای کردی شمال سوریه هستند، برآورد میشود که بین بیست‌پنج تا سی درصد خاک سوریه را تحت کنترل دارند. این در حالیست که، منطقه کردی حدوداً بین ده تا شانزده درصد سوریه را تشکیل می‌دهند. درگیری‌های اخیر بین ارتش ملی سوریه که تحت حمایت ترکیه هم هست با نیروهای دموکراتیک سوریه عملاً در بازپسگیری مناطق و شهرهای عرب نشین و یا ترکمن نشین تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه است. و در طول روزهای گذشته بخشی از این شهرها از جمله شهر منبیچ هم از کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه خارج شدند. اینک رهبری هیئت تحریرشام برای شکل دادن به دولت جدید در دمشق فعالیت می‌کند. اما با استقرار دولت جدید نظرگاه آنها در سهم‌دهی به نیروهای سیاسی موجود چه خواهد بود، بایستی در انتظار باشیم. به خاطر اینکه در شرایط بی‌ثبات کنونی پرداختن به مسائل داخلی حساس میتواند موقعیت آنها را در مرکز و تشکیل دولت جدید را متزلزل بکند.

افق مناسبات آینده ترکیه با دولت جدید دمشق چونه خواهد بود؟

آنچنان که از حوادث و رخدادها پیداست، ترکیه در تحولات جدید سوریه نقش عمده ای را در حمایت از ارتش ملی سوریه بازی کرده و درواقع {تماتم قد} از هیأت تحریرشام حمایت کرده است. و اما این که هیأت تحریر شام در روندهای سیاسی باز هم بعد از به قدرت رسیدن بخواهد که ترکیه را همراهی بکند، تردیدهای جدی وجود دارد. با این همه، در هر صورت ترکیه نقش بسیار فعالی در تغییر و تحولات داخلی سوریه به دلیل درگیر بودن با مسئله سوریه، حضور چندین میلیونی مهاجرین سوریه در ترکیه که به هر حال تا حدودی احتمال بازگشتشان وجود دارد و حتی آغاز بازگشت مهاجرین بعد از سقوط بشار اسد به صورت بسیار وسیع دیده میشود. در عین حال ترکیه حساسیت بسیار زیادی نسبت به مرزهای شمالی سوریه دارد. در آنجایی که، کردها یا نیروهای دمکراتیک سوریه یعنی نیروهای عمدتاً کردی که نزدیکی ایدئولوژیکی و تشکیلاتی با پ.ک.ک نشان می‌دهند، یکی از فاکتورهای بسیار مهم حساسی است که ترکیه نسبت به آن واکنش نسبتاً تندی از خود نشان داده و بخشی از خاک سوریه را به همین دلیل تحت کنترل خودش قرار داده است.

با توجه به قرابت اتنیکی، زبانی و نژادی ترکیه با ترکمن‌های سوریه، آیا احتمال می‌دهید که ترکمن‌ائلی سوریه با حمایت ترکیه به نیرویی قابل توجه در کشورشان تبدیل شوند؟

در مورد اینکه ترکیه نسبت به حقوق ترکمن‌ها در سوریه حساس باشد، و ترکمن‌ها بتوانند از این پروسه برای خودشان در آن منطقه امتیازاتی کسب کنند نیز، از نقطه‌نظر من تردیدهایی وجود دارد. با وجود اینکه بخش عمده‌ای از ارتش ملی سوریه را ترکمن‌ها تشکیل می‌دهند، اما آنچه که تجربه ما در برخورد دولت ترکیه نسبت به سرنوشت ترکمن‌ها در عراق و در کرکوک مشاهده میشود، حساسیت قابل ذکری از طرف ترکیه نشان داده نشده است. و اگر همان سیاست در قبال سوریه نیز دنبال شود، یعنی سیاسیتی که ترکیه در قبال عراق در پیش گرفت، عملاً ترکمن‌های سوریه هم آنچنان که باید و شاید آینده امیدوار کننده‌ای نمی‌توانند در سیستم سیاسی اخیر سوریه داشته باشند. اما در هر صورت بایستی روند را دید. نوع واکنش‌ و شکل و شیوه سیاستهای دولت مرکزی جدید، واکنش و توانایی‌های این جنبشها را باید دید. این واکنش و شیوه‌های عملکرد در شکل‌گیری ساختار سیاسی جدید و حقوق خلق‌ها و گروه‌های ملی ساکن در سوریه تاثیرگزار خواهد بود. اینکه سخن گفتن نهایی در شرایط فعلی غیر ممکنه، اما با گذشت زمان، روند تحولات تصویر روشنتری را به ما نشان خواهد داد.

تاریخ
2024.12.14 / 11:23
نویسنده
Yakamoz
سایر اخبار

آمریکا بنام مبارزه با داعش، کُردها را تقویت کرد

پوتین: «این تلاش‌ها بی‌نتیجه خواهد بود»

دنیا به زمین بازی دو رئیس‌جمهور تبدیل شد - اردوغان

اظهار نظر آمریکا در مورد دیدار بلینکن و اردوغان

اگر این نقشه‌ها را نشناسیم، ارمنستان وجود نخواهد داشت

رژیم اسد برای آذربایجان مشکل ایجاد می‌کرد

ترکیه در این زمینه رتبه سوم جهان را دارد

رهبر حماس علیه خامنه‌ای موضع گرفت - خبر جنجالی

خامنه‌ای از نامبردن ترکیه خودداری کرد

هشترخان: آذربایجان شریک اصلی ما در دریای خزر است

اخبار روز
Template fa/footer not found. FILE: /home/axaraz/www/classes/tpl.class.php, CLASS: tpl, LINE: 61