مهدي سبحانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان، در مصاحبهای با رسانههای ارمنستانی، مجدداً اظهاراتی تحریکآمیز علیه جمهوری آذربایجان مطرح کرد. وی ادعا کرد که «کریدور زنگزور باز نخواهد شد» و سپس پیامی به باکو ارسال کرد مبنی بر اینکه «هیچ مسئلهای را نباید از طریق زور حل کرد». این اظهارات بهوضوح جمهوری آذربایجان را به «استفاده از زور» متهم میکند و اعلام میکند که «اجازه نخواهند داد» چنین اقدامی صورت گیرد.
با توجه به اینکه سبحانی نماینده رسمی جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان است، این سؤال مطرح میشود که آیا اتهامات مطرحشده علیه باکو، موضع رسمی تهران را نمایندگی میکند؟
در گذشته، سبحانی نیز اظهارات تحریکآمیز مشابهی داشته است و در زمانهایی که روابط باکو-تهران با سوءتفاهمهایی مواجه بود، سخنان او میتوانست بهعنوان موضع ایران تلقی شود. اما اکنون وضعیت کاملاً تغییر کرده است.
روابط جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر در وضعیت مطلوبی قرار دارد. سفر گسترده رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکزاده، به باکو و دیدار با رئیسجمهور الهام علیاف، همراه با پیامهای مثبت و اقدامات عملی برای حل مشکلات، این موضوع را تأیید میکند.
تمرینات مشترک «آراز-۲۵» میان نیروهای مسلح دو کشور، نشاندهنده همکاری عمیقتر در زمینه نظامی است.
پروژه «کریدور آراز» در حوزه حملونقل، ظرفیتهای لجستیکی دو کشور را افزایش میدهد و به تقویت مسیرهای ترانزیتی در منطقه کمک میکند.
همکاریهای اقتصادی، از جمله سرمایهگذاریهای متقابل و افزایش حجم تجارت، در حال تقویت است.
با توجه به این تحولات مثبت، موضوع کریدور زنگزور دیگر در دستور کار دو کشور بهعنوان یک مشکل مطرح نیست. برعکس، توافق بر سر برقراری ارتباط زمینی میان جمهوری خودمختار نخجوان و ایران، نشاندهنده مرحله جدیدی از همکاری در این زمینه است. بهعلاوه، در ایران دیگر اظهاراتی درباره کریدور زنگزور مطرح نمیشود، که این امر نشان میدهد ادعاهای سبحانی در این خصوص، موضع رسمی تهران نیست.
در این شرایط، این سؤال مطرح میشود که هدف سبحانی از مطرح کردن اظهاراتی که به روابط باکو-تهران آسیب میزند، چیست؟ آیا او منافع کشور متبوع خود را نمایندگی میکند یا منافع دیگران را؟
با بررسی پیشینه و فعالیتهای سبحانی، میتوان به این سؤال پاسخ داد. او پیش از این نیز اقداماتی برای تضعیف روابط باکو-تهران انجام داده است. این اقدامات را میتوان در چند محور بررسی کرد:
۱. حمایت از رژیم جداییطلب در قرهباغ.
۲. تلاش برای تأمین حمایت نظامی ایران از ارمنستان، بهویژه در زمینه تأمین تسلیحات.
تاریخ انتصاب سبحانی به سمت سفیر در ارمنستان نیز قابل توجه است. او پیش از این در سوریه بهعنوان سفیر فعالیت میکرد و گفته میشود که بیشتر بهعنوان یک مأمور اطلاعاتی عمل میکرد تا یک دیپلمات. برخی منابع حتی ادعا میکنند که او در تشکیل گروههای شبهنظامی در منطقه نقش داشته است. این اطلاعات بهقدری جدی بود که سفارت ایران در ارمنستان مجبور به صدور بیانیهای برای تکذیب آن شد.
انتصاب او بهعنوان سفیر ایران در ارمنستان در مارس ۲۰۲۳، زمانی که هنوز بقایای رژیم جداییطلب در قرهباغ وجود داشت، جای سؤال دارد. و از همان زمان، او با شروع فعالیتهای خود در ارمنستان، اظهارات ضدآذربایجانی را آغاز کرد، بهویژه در حمایت از جداییطلبان در قرهباغ.
برخی تحلیلگران معتقدند که هدف از انتصاب سبحانی در این سمت، اجرای طرحهایی برای حفظ رژیم جداییطلب در قرهباغ و تضعیف روابط باکو-تهران بوده است. همچنین، برخی منابع خبری ترکیهای گزارش دادهاند که در پشت این انتصاب، نیروهایی در ایران که مخالف بهبود روابط با آذربایجان هستند، قرار دارند.
در این راستا، سبحانی در گزارشهای خود به تهران، بر لزوم تأمین تسلیحات برای ارمنستان تأکید کرده و حتی پیشنهاد کرده که این تسلیحات بهصورت هدیه به ارمنستان ارسال شود.
با توجه به این فعالیتها، میتوان نتیجه گرفت که هدف از مأموریت سبحانی، تضعیف روابط باکو-تهران و تقویت مواضع ضدآذربایجانی در ارمنستان بوده است.
اما سؤال اصلی این است که چه نیروهایی پشت این اقدامات قرار دارند؟ برخی تحلیلگران بر این باورند که این نیروها در داخل ایران و همچنین در خارج از آن، بهویژه در کشورهای غربی، حضور دارند.
در داخل ایران، گروههایی وجود دارند که مخالف بهبود روابط با آذربایجان هستند و در تلاشند تا این روابط را تضعیف کنند. رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکزاده، در سفر خود به باکو، بهصراحت اعلام کرد که برخی در داخل ایران، حتی خود ما را نیز نمیپذیرند و در تلاشند تا روابط با آذربایجان را خراب کنند.
در خارج از ایران، برخی کشورهای غربی نیز ممکن است در این روند دخیل باشند. بهویژه، حضور نیروهای غربی در ارمنستان و تلاش برای نفوذ در منطقه، میتواند با منافع برخی در ایران همسو باشد.
در نهایت، میتوان نتیجه گرفت که مهدي سبحانی، با فعالیتهای خود در ارمنستان، در تلاش است تا روابط باکو-تهران را تضعیف کرده و منافع گروههایی را که مخالف بهبود این روابط هستند، تأمین کند. این اقدامات نهتنها به ضرر روابط دو کشور است، بلکه میتواند به بیثباتی منطقه منجر شود.