در واقع، برخی از گفتههای دوگین حاوی حقایقی است. در اروپا جنگی بر سر نفوذ در جریان است و از همان ابتدای جنگ اوکراین تأکید کرده بودم که این جنگ نه علیه روسیه، بلکه اقدامی از سوی آمریکا علیه اروپا است. زیرا تمامی پیامدهای جنگ مستقیماً اروپا را تحت تأثیر قرار داده و منابع آن را مصرف میکند.
این سخنان را توراب رضایف، کارشناس سیاسی، در گفتگو با Axar.az و در واکنش به اظهارات ایدئولوگ روسی، دوگین، که معتقد است اروپا در زمانی که “نظم جدیدی بین آمریکا و روسیه در حال شکلگیری است”، کنار گذاشته شده است، بیان کرد.
او تأکید کرد که آمریکا نهتنها اروپا را تضعیف میکند، بلکه روسیه را نیز از این منطقه کاملاً دور ساخته و نتایج آن کاملاً آشکار است: “جنگ اوکراین باعث افزایش قیمتها و موج مهاجرت شده و اروپا را در شرایط سختی قرار داده است، اما در مقابل، این فرآیند به نفع آمریکا تمام میشود. در حالی که روسیه پیشتر گاز خود را به اروپا میفروخت، اکنون آمریکا گاز مایع خود را جایگزین کرده و همچنین سلاحهایش را به فروش میرساند و تولیدات نظامی خود را افزایش میدهد. بهطور کلی، آمریکا اروپا را مجبور به پذیرش چتر حمایتی خود کرده و پایگاههای نظامی خود را در این منطقه تقویت میکند. این روند، همکاری استراتژیک میان روسیه و اتحادیه اروپا را که در گذشته شکل گرفته بود، تضعیف میکند.”
رضایف یادآور شد که در دوران صدراعظمی گرهارد شرودر و سپس آنگلا مرکل، روند نزدیکی اروپا و روسیه تا حدی پیش رفته بود و اقتصاد اروپا، بهویژه آلمان، به گاز ارزان روسیه وابسته بود. این وابستگی باعث رشد سریع اقتصادی آلمان شده بود. اما پس از جنگ اوکراین، اقتصاد آلمان تضعیف شده، فرصتهای صادراتی آن محدود شده و شاخصهای منفی اقتصادی مشاهده میشود. آلمان که موتور اقتصادی اروپا محسوب میشود، از این جنگ به شدت آسیب دیده است.
این کارشناس سیاسی معتقد است که اگر روابط جدیدی بین آمریکا و روسیه شکل بگیرد، این امر میتواند موجب شکاف در اتحادیه اروپا شود: “ترامپ بهطور علنی اعلام کرده که میتواند با روسیه صلح کند. اگر چنین مذاکراتی میان روسیه و آمریکا انجام شود، ممکن است برای هر دو طرف مفید باشد، اما در این سناریو، آمریکا برای جبران هزینههای خود در اوکراین، منابع معدنی و ثروتهای طبیعی این کشور را تصاحب خواهد کرد. در مقابل، بازسازی اوکراین بر عهده اتحادیه اروپا خواهد بود. در نهایت، آمریکا از جنگ سود خواهد برد، در حالی که اروپا باید هزینههای ناشی از آن را متحمل شود. اروپا تلاش میکند تا از این سناریو فرار کند. به همین دلیل، مکرون قصد دارد سلاح به اوکراین ارسال کند و حتی نیروهای مسلح تشکیل دهد و در صورت لزوم، وارد جنگ شود.”
با این حال، وی تأکید کرد که اتحادیه اروپا فاقد رهبری واحد است. از نظر اقتصادی، آلمان در تلاش برای هدایت اروپا است، در حالی که از نظر سیاسی و نظامی، فرانسه نقش رهبری را ایفا میکند. این اختلافات مانع از شکلگیری یک مرکز قدرت واحد در اتحادیه اروپا شده است.
وی افزود: “در سالهای اخیر، اتحادیه اروپا نه در خاورمیانه و نه در جنگ اوکراین تأثیرگذار بوده است. تقریباً از تحولات کنار گذاشته شده است. به همین دلیل، احیای موقعیت اتحادیه اروپا دشوار خواهد بود. علاوه بر این، اروپا در رقابت با چین نیز در حال شکست خوردن است. در گذشته، اروپا خودروهای خود را به چین صادر میکرد و در مقابل، چین کالاهای ارزانقیمت خود را در اروپا به فروش میرساند. اما اکنون شرایط تغییر کرده است. اروپا دیگر قادر به صادرات خودرو به چین نیست، در حالی که چین با تولید خودروهای ارزان، اروپا را در بازار داخلی و بینالمللی تحت فشار قرار داده است.”
رضایف در پایان هشدار داد که اگر اتحادیه اروپا راهحلی برای این بحران پیدا نکند، ممکن است شاهد شکافهای داخلی شود و هر کشور منافع ملی خود را در اولویت قرار دهد. همانطور که بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شد، آلمان و فرانسه نیز ممکن است در آینده به دنبال راهی برای خروج و حفظ منافع خود باشند.