صفحه نخست سرسخن |
محمدجعفر محمدزاده سرپرست دانشنامه مطبوعات ایران، معاون پیشین امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیر پیشین رادیو سراسری ایران با اشاره به «نشست علمی پاسداشت زبان فارسی که در دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی برگزار شد، سخنرانی خود را با عنوان "بام بلند پارسی" در کنار عدهای با خط فکری معلومالحال که وی آنان را استادان ارجمند نامیده، به مسئله "اصل ۱۵ قانون اساسی و تدریس به زبان مادری پرداخته" و سخنرانی خودش را به رخ کشیده است.
وی به زعم خودش بخشی از نکات برجسته و کلیدی این سخنرانی را نوشته و منتشر کرده است که در مقابل، یکی از اساتید جغرافیای علوم سیاسی و نویسندهی آذربایجان جنوبی، (بهنام کیانی- اجیرلی) جوابیهای کنکاشی و نقادانه برای ایشان نوشته است که هر دو متن را به همراه توضیحات تکمیلی از جانب هئیت تحریریه تقدیم میکنیم.
محمدجعفر محمدزاده نوشته است:
- «زبان فارسی برای ما هویتساز و پیوند دهنده تاریخ و فرهنگ ایران است و بر اینپایه پاسداری از زبان فارسی پاسداری از هویت ملی و پیوند و انسجام ملی است.
-زبان فارسی افزون بر نقش میانجی، مشترک، فراگویشی و رسمی، زبان ملی ایرانیان است. زیرا یکی از دو مولفه مهم هویت ملی ایرانیان در کنار دین اسلام این زبان است.
-زبان مادری یکی از ارزشهای فرهنگی است و باید برای حفظ و بقای همه زبانهای گستره ایران کوشید اما در کنار زبان ملی نه جایگزین آن.
-فرایند فراگیر شدن و رسمی شدن زبان فارسی در ایران نه یک شبه و نه بر اثر جبر حاکمان، بلکه از دستکم هفتصدسال پیش از میلاد در طول نزدیک به سه هزار سال علاقه مشترک ملت ایران در روندی تکاملی فراهم شده است.
-زبان فارسی زبان قومی و مشخصا قوم فارس نیست و از اساس در ایران قومی به نام فارس وجود ندارد. نام فارس مترادف نام ایران و زبان فارسی زبان مشترک مردم بوده است.
-ادعای تصریح قانون اساسی به "تدریس به زبان مادری" درست نیست و این گزاره نه مقصود قانون است، نه شدنی و نه خواستنی.
مقصود نیست چون نه به تصریح و نه اشاره در اصل ۱۵ قانون اساسی نیامده؛ شدنی نیست؛ چون امکان انتخاب یک زبان و گویش مادری از بین انبوه گویشها و لهجههای هر زبان قومی و محلی وجود ندارد و خواستنی نیست؛ زیرا در این صورت زبان فارسی به عنوان مولفه هویت ملی و زبان مشترک همه اقوام ایرانی آسیب خواهد دید.
-برخلاف کشورهایی که شعار زبان مادری میدهند و در عمل حق حیات به هیچ زبانی غیر از زبان رسمی نمیدهند، اصل ۱۵ قانون اساسی آزادی زبانهای قومی و محلی را تضمین کرده است.
امروز در شرایط خطیری قرار گرفتهایم و به بهانههای مختلف زبان فارسی به عنوان پیوند ملی مورد تهاجم است.»
در پاسخ به سطور فوق، آقای کیانی جوابیهای به شرح زیر در کانال تلهگرامی خویش منتسر کرده است:
۱-«اگر زبان فارسی زبان ملی ایرانیان است باید خود ایرانی ها بیایند و نظر بدهند که هست یا نیست؟
۲-زبان فارسی برای شما هویت ساز است اما برای ما الان یک بلا و مصیبت شده است. چون زبان مادری ما را تهدید می کند .
۳ـ زبان فارسی انسجام ملی نمی تواند بیاورد و اتفاقا تبدیل به خطری بزرگ برای انسجام ملی شده است .
۴ـبرای زبان مادری و حفظ آن، «باید» {که} می گوئید، به کدام یک از این بایدها عمل کردهاید؟ نه تنها عمل نمی کنید، بلکه برای همین «بایدها» هزار شرط گذاشته اید. اینکه فردی چون شما که خود را تحصیل کرده می دانید و از این "بایدها" حرف میزنید باید بگویم، یا دانشجویان را احمق فرض کرده اید که متوجه نیت شما نمی شوند یا خود احمقید که به آن باور دارید .
۵-چقدر کنفرانسها در ایران بی مزه و غیر علمی شده که جنابعالی بدون اطلاع از تاریخ، لاف دروغ می زنید و کسی نیست به شما بگوید که، حضرت استاد؛ زبان فارسی در ایران بعد از قرن چهارم هجری رواج پیدا کرده است. قبل از آن این زبان در ماوراءالنهر گویش ور داشت. تا به امروز حتی یک جمله، یک سطر به زبان فارسی در این کشور تا قرن چهارم هجری کشف نشده است.
۶ـ باز این جهالت شماست که از یک طرف تاریخ زبان فارسی را به قبل از میلاد می برید و از طرف دیگر مدعی هستید در ایران قوم فارس وجود ندارد. این خزعبلات شما را چگونه آن دانشجویان هضم کرده اند؟ برای من یک معما شده است. زبان فارسی وجود دارد، اما قوم فارس وجود ندارد!»
۷ - اما اینکه می فرمائید تدریس زبان مادری نه قانونی است ،نه شدنی و خواستنی ، گزاف می فرمائید . اگر قانون اساسی بندی دارد که نه قانونی است ، نه شدنی و نه خواستنی .دیگر نام نهادن قانون اساسی برای آن بی معنی و حتی مایه تمسخر است. معلوم می شود شما حتی سفسطه بازی را هم بلد نیستید .من خیلی را می شناسم استاد دانشگاه هستند ولی پایان نامه شان را دیگران نوشته اند.
لازم به ذکر است که، زبان فارسی به مانند زبان اسپرانتو که اصطلاحاً "زبان کریول و یا بندرگاه (زبانی که از تلاقی ملل مختلف در بندرهای بین ملل و جاده ابریشم بوجود آمده باشد)، اما در طول حاکمیت سامانیان تا قاجاریه با بنمایهی لغات زبانهای عربی- ترکی و بر اساس زبان سغدی و سانسکریت که هردو جزو زبانهای مرده و تحلیلی (هند و اروپایی) هستند، سوار بر طیان دری تاجیکی و با عنوان جعلی "زبان فارسی" بوجود آمده است.برای همین و برخلاف ادعای پانفارسها و پان ایرانیستها، حتی یک سند اعم از نوع کتیبه، سنگی، الواح گلی، و یا نسخ خطی و کاغذی به این زبان، منتسب به حکومتهای افسانهای، اسطورهای قبل از اسلام فلاتی که امروزه ایران نامیده میشود، وجود خارجی ندارد.
تاریخ
2024.10.28 / 14:53
|
نویسنده
Yakamoz
|