حملات اسرائیل هرچند برای ایران سنگین بوده، اما نتوانسته مسائل اصلی را حل کند:
- رژیم ایران تسلیم نشده و فارغ از نتیجه، همچنان به مقاومت ادامه میدهد؛
- تأسیسات هستهای ایران بهطور کامل از کار نیفتادهاند.
اکنون جنگ ایران در «نقطه عطف» قرار دارد و بسیاری از تحولات آینده به این بستگی دارد که آیا ایالات متحده وارد مداخله نظامی خواهد شد یا نه. چرا که نابودی تأسیسات هستهای واقع در عمق استراتژیک ایران تنها با دخالت نظامی آمریکا امکانپذیر است.
اگرچه رئیسجمهور آمریکا موضوع دخالت نظامی را در کاخ سفید مورد بحث قرار داده، هنوز تصمیم نهایی اتخاذ نشده است. این احتمال نیز وجود دارد که انتشار خبر عدم تصمیمگیری، بخشی از یک «تاکتیک فریبدهنده» از سوی واشنگتن باشد و مداخله بهصورت ناگهانی انجام شود.
- اظهارات اخیر ترامپ، بهویژه خطاب مستقیم او به تهران با لحن «تسلیم شوید»، این احتمال را تقویت میکند که گزینه نظامی همچنان روی میز است.
اما مداخله نظامی در ایران برای آمریکا نیز چالشهایی دارد:
اختلاف نظر در تیم ترامپ مشهود است؛ درگیری لفظی میان تَکر کارلسون (تحلیلگر محافظهکار و وکیل پیشین ترامپ) و سناتور جمهوریخواه تد کروز درباره ایران، گویای شکاف درونی در جناح جمهوریخواهان است.
طرفداران جنبش «اول آمریکا» (MAGA) مخالف حمله نظامی هستند و اگر ترامپ برخلاف این جریان اقدام کند، ممکن است به محبوبیتش ضربه بزند. این جنبش در موفقیتهای انتخاباتی ترامپ نقش اساسی داشته است.
- حمله به ایران با برنامه «صلح از طریق قدرت» ترامپ تضاد دارد؛
استراتژی او بر رشد اقتصادی از راه تجارت و تعرفهها متمرکز بوده و جنگ میتواند این روند را مختل کند.
- تمرکز آمریکا از اوکراین منحرف میشود؛ این بهمعنای از دست رفتن دستاوردهای دیپلماتیک در موضوع جنگ اوکراین است، ضمن آنکه ممکن است آمریکا ناخواسته ابتکار عمل را کاملاً به روسیه واگذار کند.
- خطر تبدیل شدن ایران به «گره کور» برای آمریکا نیز مطرح است؛ تجربههای تلخ افغانستان، عراق و سوریه هنوز زندهاند. با توجه به عمق استراتژیک ایران و استفاده از «سلاح دین»، چشمانداز مداخله نظامی مبهمتر از همیشه بهنظر میرسد.
در حال حاضر، آمریکا بهدنبال راهحلی کمهزینهتر است: واداشتن ایران به تسلیم از طریق حملات اسرائیل. با این حال، این سناریو روزبهروز دور از ذهنتر میشود، زیرا انتظار غرب از تهران یک تسلیم کامل بر سر میز مذاکره است:
توقف کامل برنامه هستهای، پایان برنامه موشکی، و قطع ارتباط با گروههای نیابتی (پراکسیها). این در حالی است که جمهوری اسلامی طی ۴۶ سال گذشته پایههای قدرت خود را بر همین مؤلفهها بنا کرده و عقبنشینی در این زمینه بهمعنای انکار موجودیت خود خواهد بود.
سخنان اخیر خامنهای درباره عدم تسلیم نیز نشان میدهد که رژیم قصد عقبنشینی ندارد.
بنابراین، روند به بنبست رسیده و به نظر میرسد بدون مداخله مستقیم نظامی آمریکا، رسیدن به هدف «ایرانِ بدون هستهای» ممکن نباشد.