اخیرا از سوی برخی سلبریتی‌ها، بازیگران و فوتبالیست‌ها که اکثرا فاقد دانش سیاسی – اجتماعی لازمه می‌باشند کارزاری در فضای مجازی به راه انداخته شده است تحت عنوان اینکه برای گذار از دیکتاتوری جمهوری اسلامی و نیل به دموکراسی و ایران آزاد من به شاهزاده رضا پهلوی وکالت می‌دهم.!

علی کریمی که سابقا خود را شخصی مستقل و مردمی نشان می‌داد و سعی بر این داشت که خویشتن را متکی بر خود بدون وابستگی به جریانات سیاسی خاص نشان دهد، و در آغاز اعتراضات نیز از مجاهدین خلق اعلام برائت کرده بود، بیش از یک ماه است که تغییر رویه داده و مبلغِ تبلیغاتی برای خاندان پهلوی شده است.

ایشان و افرادی مثل حمید فرخ نژاد بازیگر سینما و تلویزیون، از یک سوی می‌گویند نه به دیکتاتوری، دیکتاتورها دیر یا زود رفتنی هستند، و از آن سوی نیز در کنار سلطنت طلبانی می‌ایستند که در ضدیت با دموکراسی، هر گونه تکثر و تنوع زبانی، فرهنگی و ائتنیکی ایستاده اند.! در واقع سابقه‌ی کشتار، سرکوب و انکار حقوق اقوام یا ملل غیرفارس در کارنامه پنجاه و هفت ساله پهلوی اول و دوم، به قدری سنگین است که دل هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد.

آیا می‌توان با نگاه به کارنامه ننگین خاندان پهلوی با ایجاد آن سیستم قدرت مطلقه‌ی تک نفره، تک حزبی، خطاب گشتن با عناوینی چون اعلیحضرت همایونی، شاهنشاه آریا مهر(نور آریایی‌ها)، سایه خدا در زمین، رعیت پنداشتن ملت، اعمالِ شکنجه های بیدادگرانه‌، ایجاد دستگاه‌های عریض و طویل اطلاعاتی امنیتی همچون ساواک، حاکم گشتن خفقان و فضای پلیسی، باز آرزوی بازگشت همان سیستم و خاندان را نمود؟! و ایضا کماکان خویشتن را حامی مردم و معترضین، ضد استبداد و آزادی خواه نامید؟!

کسانی که با سردادن شعار مبارزه با ظلم و استبداد، خود از مستبدین و دیکتاتورها حمایت‌ می‌کنند خائنین به جوانانِ معترض، زندانیان و همه‌ی افراد غلتیده در خون خویش هستند. مبلغینِ سیستم منسوخ شاهنشاهی و اشخاصی چون رضا پهلوی‌‌ها نیک بدانند که در آذربایجان کنونی دیگر جایی برای این سلسله‌ی منحوس نیست و نخواهد بود. ملت تورک اینبار به لطف تلاش‌ها و آگاهسازی شبانه روزی فعالین صادق و دلسوز، با کسب خود آگاهی، روح و شعور ملی، تنها برای برپایی منافع ملی‌، تامین سعادت، رفاه و حقوق شهروندی و حق تعیین سرنوشت ملت‌ خود مجادله خواهد کرد. وکالت ما در یک کلام نه برای کسب اقتدار سیاسی اشخاص بلکه برای رسیدن به یک زندگی‌ انسانی خواهد بود.

ما برای برپایی مجددِ دیکتاتوری و به اقتدار رساندن اشخاص تلاش نمی‌کنیم؛ آن هم افرادی که تنها هنر، صلاحیت و تخصص شان افتخار به پدران مستبد و شاهزاده خطاب شدن خویش است. خود را نه یک شهروند، بلکه ارباب، و مردم را نیز گله و رعیت می‌داند. مردم معترض معتقد به دموکراسی و برابری هستند، نه احیای سلطنت و رهبری با طرح و لقاب‌های فریبنده …!

امروزه ما اگر از انفرادی‌های اوین به عنوان شکنجه‌گاه نام می‌بریم نام شاه و ساواک به عنوان سازندگان زندان اوین می‌درخشد! اگر از اعدام زندانیان سیاسی سخن می‌گوییم اعدام‌ها و تیرباران زندانیان سیاسی در کوه‌های اوین توسط سازمان امنیتی ساواک می‌‌درخشد.!

وقتی از بسته شدن فضای سیاسی، تک حزبی شدن مملکت، اعمال سانسور و خفقان یادی می‌کنیم، اعلام حزب رستاخیز و انحلال دیگر احزاب توسط شخص محمد‌رضا پهلوی خودنمایی می‌کند. همین‌ها خودشان اعلام می‌کردند که به دستور اعلی‌حضرت تصاویر غیر اخلاقی روسپی‌های ساواک با برخی از فعالان مذهبی و سیاسی را در کشور نشر دادیم.!

آقایانِ سلطنت طلب، شاه‌چی‌ها و دیکتاتورپرستان، و … بدانید که اگر قرار باشد آینده‌ی سیاسی ایران احیای سلطنت و عقب‌گرد به دیکتاتوری‌ سابق باشد بایستی آذربایجان را نیز اولین منطقه در استقلال‌طلبی بدانید. زیرا ما فعالان تورک آذربایجانی برای آزادی و دموکراسی مبارزه می‌کنیم نه برای ابقاء استبداد و ارتجاع شاهنشاهی …!