نوشته را استثناً فارسی می‌نویسم؛ تا تورکان فارسی‌گو نیز بخوانند.

این روزها حمله به تورکها و زبان تورکی پر رنگ‌تر، از پشت پرده‌ها بیرون آمده آشکارا در تریبونهای عمومی جریان پیدا کرده است.

- حمله اول، «حسین دهباشی» روزنامه نگار در فضای مجازی به دکتر رحیمی که:چرا «تورکی» می نویسد؟ بنابراین ایشان پان تورک هستند.

- حمله دوم، «علی‌رضا نوریزاده» در تلویزیون ایران انترناشنال: دشمن اصلی ایران ترکیه است، و آذربایجان، بعد اسراییل چون به آذربایجان کمک میکند.

- حمله سوم، فردی به عنوان کارشناس صدا و سیمای میلی ایران بنام "عبدی": تورکا با تورک بودنشان فیلمی ساخته اند بنام دره قورد(کورتلار وادیسی).

- حمله چهارم فردی بنام «سیدین» در فضای مجازی برای «خوش آمد گویی به زبان تورکی در پروازهای آتا».

- حمله پنجم فردی بنام «امیراحمدیان» استادیار دانشگاه تهران {در مصاحبه با} خبرآنلاین: «مشکل من این است که در آذربایجان از هر که بپرسی میگوید من تورکم. کلمه تورک در ادبیات ما بار منفی دارد. بار ضد ارزشی است. نباید مردم آذربایجان بگویند تورکم. باید آذربایجانیم، تبریزیم، آذریم بگویند».

- حمله ششم در همایش مرکز مطالعات قفقاز: " آذربایجان فراموش نکند اگر ایران نبود ارامنه تا باکو می‌رفتند. آذربایجان و ارمنستان مال ایران هستند خودشان هم اذعان می‌کنند. کریدور زنگه زور رویای بیش نیست. اتحاد کشورهای تورک زبان افسانه ای بیش نیست.

در تحلیل این حمله‌ها باید عرض شود؛ حسین دهباشی، برای ما اسم آشناست. یک ویرانشهری دو آتشه هست که حاضر است برای آن هر کاری انجام دهد. افکاری بسیار فاشیستی و بیماری دارد. نمی خواهم به رفقایش بپردازم. در خدمت منتظرالسلطنه است.

نوری‌زاده، اظهرالشمس هستند. ضد انقلاب و پهلویچی.

کارشناس صدا و سیمای میلی جناب عبدی را نمی شناسم، ولی ایشان در جهت وحدت ملی عذر خواهی کردند. حتی با توجیه هم باشد دل تورکان بزرگ است.

فردی بنام سیدین، را نمی شناسم ولی به ظاهراً برشش خوب بود. بلافاصله سخن گوی هواپیمای کشوری عکس العمل نشان داد هیچ، بلکه فرمان یاساق را صادر کرد. کسی که فامیلی‌اش هم تورکی ست «یازرلو».

افردای مثل امیر احمدیان، تئوریسنهای پشت پرده ویرانشهری هستند که کم-کم از پرده برون خواهند افتاد. ولی نمی‌دانند که «چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من».

به هر حال خوب است تا شناخته شوند و مردم در خواب‌غفلت یا عافیت‌طلب تورک بیدار شوند.

مرکز مطالعات قفقاز و آسیای مرکزی هم از بدو تشکیلش خط و مشی‌اش برای ما تورکان مبرهن است.

جالب است در مرکز فوق یک تورک پیدا نمیشود. ولی هر چقدر ارمنی و خودآذری پندار بخواهید تشریف دارند.

من همه اینها را در جهت روشن شدن ملت تورک ایران از قشقایستان جنوب گرفته تا تورکهای مرکز ایران(چادگان، تیران، قمشه، گلپایگان، فریدن، خلجهای قم و ساوه، ....)، تورکان خراسان، تورکمنها در شمال شرق ایران، تورکان سونقور، قروه، گروس(بیجار)، دیوان دره در غرب ایران و تورکان آذربایجان(همدان، قزوین، زنجان، اردبیل، آذربایجان‌غربی و شرقی، شمال استان گیلان و تورکان استان تهران و البرز) در شمال غرب ایران مفید میدانم.
تورکان بیش از هزار و سیصد سال در جهت حفظ تمامیت ارضی این خاک جان داده اند. خون داده اند.

تاریخ قبل از اسلام شما افسانه ای بیش نیست.

تاریخ صد ساله شما هم پر از دروغ و ساختگی است.

یکیش همین تخت جمشید، کجای معماری آن با معماری شرق همخوانی دارد.

دیگری هم کوروش است. اگر کورشی بوده که نیست؛ چرا در اشعار شعرای بزرگ فارسی گوی نیامده‌ است.

اگر بود یقیناً نظامی بزرگ بجای اسکندر از کوروش داستانسرایی میکرد! ...