"پان ایرانیست ادامه دهنده جنایات محمود افغان، جانی‌ترین چهره تاریخ"

رضا پالانی {از روستای پالون} نوکر انگلیسیها که توسط آیرون ساید انگلیسی به درجه افسری و بعدا سپهسالاری رسید به توصیه همان فراماسونها اقدام به تعویض اسم فامیل خود کرد و بجای پالانی، پهلوی را بر گزید! پهلوی اسم فامیل نویسنده (تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلستان در قرن نوزده). محمود پهلوی بود که به دستور اطرافیان رضا پالانی مخصوصاً "محمدعلی فروغی"، مجبور شد اسم فامیلی خود را عوض کرده و محمود-محمود شناخته شود.

استاد سیاسی اجتماعی رضا شاه، اردشیر جی (رپورتار)از پان‌فارسهای هندوستان و رئیس لژ فراماسون بود. مشاوران او محمدعلی فروغی تاجر بغدادی یهودی مسلک فراماسونر که به حیله اسمش را محمد علی گذاشته بود و سید ضیاالدین طباطبایی فراماسون و خدمتکار برجسته انگلستان بود. رضا شاه آدمی بیسواد و تحت فرمان آیرون ساید انگلیسی قرارداشت.

در حالی که آیرون ساید رئیس شاخه نظامی لژ فراماسونی تهران و بغداد بود. رضا شاه چماق دست پان‌ایرانیستهای هندی و افغانی تباری بود که پدرانشان توسط مادر محمود افغان به این مناطق کوچانده شده بودند. او در شروع حکومتش با اجرای دستور اربابانش مدارس تورکی زبان را تعطیل و کتابهای تورکی را جمع آوری کرده دستور سوزاندنش را صادر کرد.

رضا شاه در آن دوران ورشکستگی اقتصادی و گرسنگی ملت، بودجه کلانی را در اختیار فراماسونهایی چون ایرج و محمود افشار گذاشت تا بنیاد پارس و ضد تورک افشار را باز کرده پروژه‌های آنتی گونیزاسیون؛ الیناسیون و آسیمیلاسیون را اجرا نمایند. رضا شاه بدستورمستقیم انگلستان، کشور را از حالت فدرال{ایالتی-ولایتی} خارج و سیستم مرکزگرایی و یکسانسازی را اجرا نمود! و باز بدستور انگلستان سید ضیاالدین طباطبایی و محمد‌علی فروغی را به مناطق لبنان و فلسطین فرستاد و آنها زمینهای بزرگی خریده به شهرک سازی پرداختند و آنها را در اختیار اعضا و طرفداران مهاجر حزب صهیون یعنی یهودیها گذاشتند! به تشکیل دولت صهیونیستی در «خاک فلسطین» عامل شدند!

در مدارس هر کس تورکی حرف میزد. طبق دستور بنیاد افشار تنبیه میشد. رضاشاه هیچ منتقدی را نمیتوانست تحمل کند. در زمان قاجار روزنامه‌ها در نوشتن وضعیت اجتماعی سیاسی آزاد بودند. رضا شاه بدستور مربیانش که قرار بود سیستم مرکز‌گرایی و یکسانسازی را پیاده کند؛ اما نمی نتوانست؛ مجبورا به استادش اردشیر جی پناه برد و راه چاره پرسید. مرحوم خسرو روزبه در کتاب «اطاعت کورکورانه» در این باره نوشته بود: اردشیر جی لیسانسیه علوم سیاسی و رئیس لژ فراماسونری بود به شاه توصیه کرد: امورات مملکت را به افراد پست و نالایق بسپار تا برای نگه داری پستشان به هر رزالت و جنایتی دست بزنند! آن وقت تو بر بحران سیاسی اجتماعی غلبه خواهی کرد! رضا شاه طبق نامه مستر هامفر به انگلستان مبنی بر "جزیره کردن آذربایجان با انتقال و ساکن کردن مردمان غیر تورک بر اطرافش یعنی بین آذربایجان و تورکمنستان و آذربایجان و تورکیه" اقدام کرد.

با مصادره اموال ملک بئیگهای تورک مازندران به بزرگترین زمین‌‍خوار جهان تبدیل شد! او تمامی بئیگهای تورک مازندران را دستگیر میکرد و تحت شکنجه تمامی زمینهایش را بنام خود مصادره کرده با ایل تبارش به مناطق خراسان و... تبعید میکرد.

بنا به اطلاعات نوشته شده در کتاب ارزشمند" گذشته چراغ راه اینده است" جنایات او چندین برابر آن است که ماها شنیده ایم. از آنجا که حاکمان مزدور بدون استثنا دارای تاریخ مصرف هستند؛‌‌ برای آن نیز تاریخ مصرف تعیین کرده بودند. رضاشاه طبق دستور جهت پیشبرد اهداف فراماسونها برای از بین بردن اندیشه، شعور، دین و غیره، نیازمند قتل و کشتار روشنفکران جسور و ایجاد یک دیکتاتوری خشن بود.

دستگیری و اعدام گروه ۵۳ نفری نمونه بارز آن است. از آنجایی که از نظر روانشناسی اجتماعی مردم همواره برعکس خواسته‌های سیستم حاکم عمل مینمایند و از طرفی یکی از بندهای قرارداد ۱۹۱۹ از بین بردن یا به انحراف کشیدن اعتقادات دینی مردم بود، از یک طرف اقدام به ساختن فیضیه قم کرد و از طرفی هم، دستور داد مانع مراسم مذهبی وارداتی توسط فراماسونها باشند. این حرکت عامل ریشه انداختن همان مراسم به تار و پود جامعه شد.

از طرفی هم بنیاد افشار طبق برنامه فراماسونها در کنار تاریخ سازی دروغین ایرانشهری به مانقورت‌سازی پان‌ایرانیستی آنتی اسلام و آنتی تورک از میان تورکها نیز روی آوردند. نویسندگان و تاریخ سازان فراماسون مانند پیرنیاها، زرین کوب‌ها... چنان وانمود کردند که، ایران حتی قبل از خدا بوده و دارای تمامی سیستمهای علمی و تکنولوژیکی بوده است! که اعراب(منظور همان لشگر اسلام)آمدند و تمدن بشریت را که فقط در ایران بود نابود کردند! و برای ایران چند ماهه‌ تاریخ ده هزار ساله درست کردند! بدین ترتیب آنان با پروژه آسیمیلاسیون مانقورتهایی چون تقی‌زاده‌ها؛ کسروی‌ها، وطباطبایی‌ها را به میدان آوردند.

محمود افغان و لشگریانش به نسل کشی فیزیکی اقدام نموده‌بودند و نوادگان پان‌ایرانیست آنها جهت تکمیل پروژه آنتی تورک پدرانشان به نسل کشی مدنی نیز پرداختند.

ادامه دارد...