بالا

پزشکیان و انشعابی اعلان نشده در حرکت ملی(۱/۲)

صفحه نخست نویسنده
12 Punto 14 Punto 16 Punto 18 Punto

انتخاب پزشکیان به ریاست جمهوری و انشعابی اعلان نشده و سکوتی معنا دار در حرکت رهایی بخش ملی آزربایجان جنوبی

قسمت اول

از همان روزی که قدرتهای بزرگ تصمیم گرفتند تا قاجار را سرنگون و رژیم دست نشانده پهلوی را با اهدافی کاملا مشخص (نفی و آسیمیله کردن دیگر ملتها و...) بر سر کار آورند، در بدنه حاکمیت و لایه های بالای حکومت از دیگر ملل و بویژه تورکان آزربایجان استفاده کردند.( البته آن دسته آذربایجانیهایی که از خود و ملتش بیگانه و در توهم نژاد برتر آریایی غرق شده بودند.)

برای نمونه میتوان به برخی از مقامات بلندپایه دولت رضا پهلوی اشاره کرد :

تیمور تاش، محمد علی فروغی، ارتشبد محمود امینی، سپهبد امیر احمدی و نیز تاج الملوک آیرملو همسر رضا پالانی ( رضا میرپنج، رضا قزاق، رضا شصت تیر، رضاخان و... القاب رضا پالانی هستند که از روستای پالان منطقه‌ی سوادکوه مازندران به پادشاهی ایران رسید و با توصیه محمدعلی فروغی، نام خانوادگی "پهلوی" را از سیاستمدار وقت «محمود پهلوی» گرفت تا یک‌شبه خود را به سلسله‌ی تاریخ توهمی قبل از اسلام مثلاً پارسیان گره بزند- ویراستار) که یک تورک آذربایجانی و از طایفه آیرملو بود.

در دوره محمد رضا پهلوی هم، کم نبودند آذربایجانیهایی که به عالیترین مناصب لشگری و کشوری رسیده بودند که از آن جمله میتوان برخی چهره های موثر را نام برد:

امیر عباس هویدا، جعفر شریف امامی، حسنعلی منصور، فرخرو پارسا، ارتشبد فریدون جم، ارتشبد غلامعلی اویسی و نیز همشرش فرح دیبا.

وجود جمع کثیری از تورکهای آزربایجانی در رژیم پهلوی نه تنها باعث تغییر سیاستهای ضد تورکی نشد، بلکه خود این جماعت پیشقدم در قتل‌عام فرهنگی ملت خود و قدرت گیری نژاد پرستان شدند.

با سرنگونی پهلوی و بر سر کار آمدن جمهوری اسلامی، باز شاهد شرکت دادن تورکان آزربایجانی در مقامات بالای حکومتی بودیم. برای نمونه میتوان به برخی شخصیتهای مهم اشاره کرد، منجمله:

آخوند مشکینی، آخوند اردبیلی، آخوند خلخالی، آخوند حسنی، آخوند موسوی تبریزی، آخوند شریعتمداری، بنی صدر، مهدی بازرگان، میرحسین موسوی ، پاسدار احمد متوسلیان، پاسدار حسن باقری، برادران پاسدار مهدی و حمید باکری و ...

در 45 سال حاکمیت جمهوری اسلامی هم عیناً همانند رژیم پهلوی با وجود شرکت تورکان آزربایجان درتمامی سطوح دولتهای مختلف نه تنها شاهد کمتر شدن سیاست یکسان سازی نژادی و زبانی نبودیم، بلکه ابعاد سرکوب و غارت به طبیعتمان نیز رسید (خشک کردن عمدی دریاچه اورمو).

به عبارتی انتخاب پزشکیان بر خلاف تبلیغات کر کننده برخی، پدیده جدیدی نبوده و نیست. حتی احزاب و سازمانهای سیاسی نیز اکثر بنیانگذاران، رهبران و تئوریسین هایشان از ملت تورک آزربایجان میباشد. اما این جریانات نیز حاضر به پذیرش حق تعیین سرنوشت ملتمان نیستند.

با کمال تاسف برخی دوستان، انتصاب پزشکیان را آنچنان خارق العاده نشان می دهند که انگار جابجایی قدرت صورت گرفته و بار دیگر تورکان سکان اداره کشور را بدست گرفته اند!؟ شادی و اغراق گویی آنها تا بدانجا رسیده است که او را همردیف رهبران و قهرمانان ملی معرفی میکنند!؟

خوشبختانه پزشکیان کاملاً شفاف و بدون هیچ ملاحظه‌ای مرید رهبر بودنش را بیان و اعلام کرده است که هیچ برنامه مشخصی نداشته و آمده تا سیاستهای بالا دستی را اجرا نماید. اما این دوستان پاپ تر از پاپ نه تنها گوش خود را بر این سخنان بستند، بلکه حتی گاف وی در مجلس را به درایت و زرنگی‌اش نسبت داده و مدعی گردیدند که وی قصد داشت تا خامنه ای را افشاء نماید!

متاسفانه انتصاب پزشکیان و چند دستگی بوجود آمده در درون حرکت رهائی بخش ملی آزربایجان جنوبی سبب گردید تا:

-خشک شدن دریاچه اورمو از مشکل اصلی و اولویت حرکت خارج گرددد.

-حملات نژادپرستانه خودآریا‌پنداران در مورد دالان زنگه زور به خاطر اختلافات درونی آنچنانکه انتظار میرفت جواب نگیرد.

-زندانیان حرکت به خاطر تب بالای انتصابات و پزشکیان، تا حدود زیادی از اولویت اول حرکت خارج گردد.

-بکارگیری اصلاح طلبان افراطی که در ضدیت با ملتها ید طولایی دارند آنچنانکه انتظار میرفت مورد نقد و افشاگری قرار نگیرد.

-انتصاب حسین زاده از سولدوز به عنوان یک کُرد سنی مذهب بر خلاف موارد مشابهه هیچ واکنشی به همراه نداشته باشد. (اگر این کار توسط شخص دیگری انجام می گرفت فریادمان بلند می شد که حاکمیت قصد دارد تا آذربایجان را کردستان معرفی نماید). در حالی که اگرهدف پزشکیان و تیمش، انتخاب یک سنی مذهب بود میتوانستند از استانهای کردستان، بلوچستان، گلستان فردی را انتخاب نمایند و اگر هدف کُرد سنی مذهب بود به راحتی می شد از استان کردستان شخصی را معرفی نمود.

اما آنچه به نظرم بیش از همه ماهیت واقعی پزشکیان را برملا ساخت اولین سفر رسمی‌اش میباشد.

کسانی که کمترین آشنایی با روابط بین الملل و پروتکل‌ها دارند میدانند که اولین سفر خارجی مسئولان به نزدیکترین متحد و کشور دوست انجام میگیرد‌. (برای مثال ترکیه همیشه اولین مقصد را قبرس شمالی انتخاب میکند).

حتی اگر سفر به بغداد را بتوان در چارچوب استراتژی هلال شیعی دانسته و یا پلی برای رسیدن به سوریه تفسیر و آن را توجیه کرد، اما سفر به اربیل و سلیمانیه و دیدار با بارزانی و طالبانی نه تنها توجیه موجهی ندارد، بلکه بنوعی رسمیت دادن به آنها و همطراز دانستنشان با دولت مرکزی عراق است.

خوشبختانه خبرگزاری تسنیم و نیز خبرگزاریهای وابسته به بارزانی و طالبانی مطالبی را نوشتند که جای هیچ شبهه و اما و اگر باقی نگذاشته و هواداران سینه‌چاک پزشکیان نمیتوانند آنها را نادیده بگیرند؟

خبرگزاری تسنیم در خبر ی آورده است:

نچیروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق نیز در این ملاقات گفت: مردم ما هرگز حمایت‌ها و کمک‌های جمهوری اسلامی ایران و به‌خصوص فداکاری‌های.. سلیمانی در شرایط سخت را فراموش نخواهند کرد. باور ما این است که انقلاب اسلامی ایران،... خمینی و الطاف رهبر معظم انقلاب اسلامی هویت ما را احیا کرد و همواره خود را مدیون شما می‌دانیم. اقلیم کردستان عراق هرگز برای ایران تهدیدی نخواهد بود، به‌عکس تلاش خواهیم کرد فرصتی برای جمهوری اسلامی ایران باشیم.

در این خبر به حمایت سپاه درحفظ اقلیمک اشاره کرده وعلناً اعلام میدارد که اقلیم فرصتی برای جمهوری اسلامی میباشد (دور زدن تحریمها و سوء‌استفاده از آنها در برابر ترکیه) ...

ادامه در قسمت دوم و پایانی

تاریخ
2024.09.18 / 12:56
نویسنده
آیدین مارالانلی
نویسنده
سایر اخبار

شووینیسم فارسی و سرچشمه های آن-شعوبیه و ادبیّات

پزشکیان و انشعابی اعلان نشده در حرکت ملی(۲/۲)

شووینیسم فارسی و سرچشمه های آن-شعوبیه و ادبیّات

خشم شوونیسم فارسی از سروده های ترکی شهریار

سياست خارجی ایران در باتلاق توهمات دینی و ناسيوناليستی (۵)

شووینیسم فارسی و سرچشمه های آن - شعوبیه و اعراب

ناگهان متوجه شدیم که غزه آنچنان هم مظلوم نیست!

شووینیسم فارسی و سرچشمه های آن-شعوبی گری قرن چهاردهم

پان‌ایرانیسم یا پان‌فارسیسم؟ کدام‌یک صحیح است؟

سياست خارجی ایران در باتلاق توهمات دینی و ناسيوناليستی (۴)

اخبار روز