صفحه نخست نویسنده |
استاد علی بابازاده ایگدیر، از نویسندگان و فعالان دردآشنای آذربایجان جنوبی هست که، در راستای شناساندن چهرهی مرموز تفکر موسوم به پان ایرانیسم و شوونیسم فارسی به قشر جوان و جامعه تورکان ایران زحمات زیادی کشیده است.
بخش فارسی سایت Axar.az به پاس خدمات این استاد گرانمایه، سلسله مقالات اینترنتی ایشان را درج و تقدیم میکند.
قسمت: نهم
جلال آل احمد و موقعیّت زبان ترکی در ایران ۹
آل احمد در بارۀ تأثیرات مخرّب ممنوعیّت زبان ترکی و تبلیغات ضد ترکی رواج یافته در عهد پهلوی بر روح و روان دانش آموز ترک ایرانی و تأثیر منفی الزام ترک ایرانی به تحصیل به فارسی در تحصیلات و رشد عاطفی ـ اجتماعی او می گوید:
« در بارۀ روشنفکران برخاسته از محیط های ترک زبان، خود من فراوان دیده ام شاگردانی را که در کلاسهای درس این بیست و چند سالۀ معلّمی ام، سرتاسر سال کوچکترین عرض اندامی در کلاس نمیکرده اند. به ترس از مسخره شدن، چرا که زبان فارسی را خوب نمیدانسته اند و نیز شنیده ام که از داوطلبان کنکورهای دانشگاهی مملکت، ترک زبانان ۳۰ در صد کمتر از فارس زبانان پذیرفته می شوند. » (در خدمت و خیانت روشنفکران، ص ۳۱۱)
منحصر کردن زبان تکلّم به فارسی در محیط های رسمی مشکلاتی از این نوع برای ترک ایرانی فراهم کرد و نارسایی در بیان مطلب به فارسی، یا داشتن لهجه مشکل عمومی همۀ دانشجویان، سربازان، نیروهای نظامی کادر و کارمندان ترک در نواحی غیر ترک بود. این مشکل به عاملی بازدارند در ترفیعات اداری نیز تبدیل شد و هر چه زمان پیش رفت به دامنۀ آن افزوده شد. آموزش و پرورش از معلّمان غیر فارس می خواست در محیط مدرسه در ولایات خود، منحصراً به فارسی صحبت کنند. در ترفیعات اداری و اعزام معلّمان به خارج از کشور نداشتن لهجه را به عنوان یکی از معیارهای انتخاب اعلام کرد و در نقطۀ اوج این امر طرحی به نام بسندگی فارسی عرضه شد، که کودک غیر فارس ایرانی و مشخّصاً آذربایجانی را پیش از رسیدن به مدرسه مجبور می ساخت فارسی را مثل بلبل و بدون لهجه حرف بزند.
آل احمد به یک عامل بازدارندۀ دیگر در سر راه تحصیل کودک آذربایجانی هم اشاره می کند و می گوید:
« روزی در اردبیل با مدیر مدرسه ای که سابقاً شاگردم بود، مصاحبه ای داشته ام، که می گفت: اوّل هر سال تحصیلی برای نام نویسی شاگردان علاوه بر مدارک و عکس و رونوشت شناسنامه که باید داشت، او سر بچه ها را هم نگاه می کند، که اگر اثر قمه زدن زیر موهایش بود؛ از پذیرفتنش خودداری می کند و به این ترتیب گمان نمی کنید که امکان رسیدن به حوالی رأس هرم رهبری برای ترک زبانان حتماً کمتر است، تا فارس زبانان؟ و آیا همین یک واقعیّت را محرّکی نمی دانید برای چه محرومیّت ها و چه کینه ها که آخرین آنها قضیۀ دموکرات فرقه سی بود؟ » (در خدمت و خیانت روشنفکران، صص ۳۱۲ ـ ۳۱۱)
هدف از همۀ بازی های سیاسی ـ زبانی صد سال اخیر بیرون راندن ترک ایرانی از قدرت و رأس هرم رهبری بود، که البتّه به خوبی و خوشی به انجام رسید. روزگاری یکی از نویسندگان ترکی ستیز معاصر ایرانی با نقل قولی از دیگری، به مسئلۀ کثرت ترکان در نظام اداری ایران عصر قاجار اشاره کرده و گفته بود همیشه بیش از نیمی از کرسی های وزارت نصیب آذربایجانیان بوده است، تا آنجا که یکی از منشی های هیئت دولت روزی می نالیده که همۀ مذاکرات به ترکی است و من نمی دانم برای ثبت صورت مذاکرات چه خاکی به سرم بریزم.
این روند با یک بازی ماهرانه شکل معکوس به خود گرفت و ترک ایرانی به تعبیر آل احمد از رأس هرم رهبری در این کشور اخراج گردید، لیکن به دلیل غلبۀ جمعیّتی نمی شد در سختگیری از حدّ معیّنی بالاتر رفت، لذا تبصره و استثنایی در کار آوردند، تا ترک ایرانی با اعتراف به حقاقیّت تمام و کمال فارسی و بی حقی مطلق ترکی در این کشور و اعلام استعفای رسمی از ترک بودن و حتیالامکان تکلّم بدون لهجۀ فارسی، سهمی از مناصب داشته باشد.
آل احمد در بارۀ عواقب نامقبول تحریم زبان ترکی بر ذوق و عاطفه و زایندگی طبایع انسانی در آذربایجان هم می نویسد:
« توجّه کنید به شهریار شاعر غزلسرای معاصر، که به عنوان شاعر دست اوّل در زبان ترکی شناخته شده است و «حیدربابایه سلام» او قابل قیاس است با افسانۀ نیما، امّا به عنوان شاعر فارس زبان، غزلسرای دست سوم یا چهارمی است و تازه او در دوره ای تحصیل می کرده، که چنین تحریمی بر زبان ترکی سایه نینداخته بود و اکنون بزرگترین خطر تحریم ترکی این است که در آینده دیگر هیچ شاعر و نویسنده ای از آن خطّه نخواهیم داشت. » (در خدمت و خیانت روشنفکران، ص ۳۱۲)
قصد آل احمد از آوردن این بخش نشان تأثیرات سوء تحریم زبان ترکی بر ذوق و عاطفه و جریان روشنفکری در آذربایجان است. او با آوردن نام شهریار و اشاره به جایگاه نازل وی در شعر فارسی ظاهراً قصد دارد اثرات مخرّب اخراج ترکی از حوزۀ ادبیّات و روشنفکری را خاطرنشان کند و بگوید حتّی شهریار دارای طبع سلیم هم در سایۀ این بیراهه رفتن و به عنوان یک ترک، در شعر فارسی سرودن، توفیق چندانی حاصل نکرد، در حالی که طبع آزمایی مختصر او در شعر ترکی به خلق نمونه های موفّق و شاهکار ختم گردید.
بر این دیدگاه آل احمد نمی توان اشکال کلّی وارد ساخت، لیکن شاعران فارسی سرای معاصری که زبان مادری ایشان فارسی بود، هم توفیق قابلی کسب نکردند و درجۀ موفقیّت حتّی مشهورترین آنها در شعر فارسی حداکثر چیزی در حدّ توفیقات شهریار بود.
ادامه دارد...
تاریخ
2024.10.06 / 14:35
|
نویسنده
Axar.az
|