بالا

پان‌ایرانیست‌های روشنفکرنما- جلال آل احمد/۱۱

صفحه نخست نویسنده
12 Punto 14 Punto 16 Punto 18 Punto

استاد علی بابازاده ایگدیر، از نویسندگان و فعالان دردآشنای آذربایجان جنوبی هست که، در راستای شناساندن چهره‌ی مرموز تفکر موسوم به پان ایرانیسم و شوونیسم فارسی به قشر جوان و جامعه تورکان ایران زحمات زیادی کشیده است.

بخش فارسی سایت Axar.az به پاس خدمات این استاد گرانمایه، سلسله مقالات اینترنتی ایشان را درج و تقدیم می‌کند.

قسمت قبلی

نتیجه‌گیری آل‌احمد از تحریم زبانی و فرهنگی آذربایجان تا حدود زیادی با واقعیّات میدانی جامعۀ آذربایجان و ایران منطبق است. جلال در بارۀ تأثیرات ناخوشایند عدم استفاده از زبان ترکی در وسایل ارتباط جمعی؛ می گوید:

« وقتی از به کار بردن زبان مادری ایشان در حتّی رادیو خودداری کردی؛ جذبۀ رادیوهای خارج از مرز که به زبان مادری ایشان سخن میگویند؛ بالا می رود. هم اکنون ۹۰ درصد آذربایجانیهای شهرنشین که رادیو دارند؛ باکو را می گیرند؛ صرف نظر از اینکه نسبت مصرف رادیو در آذربایجان بسیار کمتر است، تا مثلاً در گیلان و مازندران و در دهات آذربایجان کمتر می­بینی قهوهخانه ای را که رادیو داشته باشد، چرا که زبانش را نمی فهمند و اگر باکو را هم بگیرند، لابد ژاندارم مزاحم است. ناچار این ابزار بزرگ ارتباطی برای ۶ ـ ۷ میلیون آذربایجانی، بیکار مانده و اگر هم رابطهای ایجاد کند با این سمت و تهران نیست؛ با باکو است. » (در خدمت و خیانت روشنفکران، ص ۳۱۴)

شرایط ترسیمی آلاحمد اوضاع سه چهار دهۀ قبل از انقلاب را نشان میدهد. در این دوران، در کنار تمایل به رادیو باکو، در نزد باسوادان توجّه به برنامههای فارسی کشورهای خارجی هم جایی برای خود باز میکند و این رویکرد رفتهرفته شدّت بیشتری میگیرد و بالاتر از آن جایگزین توجّه به رادیو باکو هم میگردد.

در دهههای اخیر با پدید آمدن ماهواره و فراهم شدن امکان دریافت شبکههای تلویزیونی ماهوارهای، تماشای شبکههای آذربایجان و ترکیّه میسّر شد، لیکن این هم دیری نپایید و این توجّه جای خود را به شبکههای فارسیزبان سیاسی ـ خبری غربی داد، شبکههایی که گویی همکلاس پانفارسیسم بودند و همۀ متر و معیارهای این جریان را در برنامههای خود لحاظ میکردند.

توجّه به رادیو و تلویزیونهای ترکی کوتاه مدّت و بیحاصل بود و نقشی در توجّه به هویّت و زبان مادری در آذربایجان ایفا نکرد.

در این باره نکتۀ جالب و لطیفه مانندی هم وجود دارد. یکی از ترکیستیزان مصمّم معاصر ایرانی وقتی با انتقاد یکی از مدافعان زبان ترکی در ایران در بارۀ نبودن برنامههای رادیویی و تلویزیونی به زبان ترکی در ایران مواجه میگردد در مقام مخالفت با این درخواست، مردم ترک زبان ایران را به واسطۀ فعالیت شبکههای رادیویی و تلویزیونی خارجی از داشتن رادیو و تلویزیون ملّی و ایرانی معاف میدارد و آنها را به تماشای شبکههای ترکی خارجی حواله میدهد و معلوم نمیکند تکلیف مردمی که بر پایۀ تعلّقات ملّی خواستار داشتن برنامههای خبری و فرهنگی خودی و داخلی هستند؛ چه میشود؟!

آل احمد برای کسادی کار رادیو در آذربایجان آن روز؛ یک نتیجۀ فرعی در نظر میگیرد:

« نتیجۀ فرعی این قضیّه اینکه، رادیو نتوانسته در روستاهای آذربایجان جانشین مؤسّسات مذهبی بشود و به همین دلیل مؤسّسات مذهبی در آذربایجان هنوز به قدرت و قوّت خود در زمان صفویّه برقرارند، چرا که به ترکی روضه می خوانند و سینه می زنند و قمهزنی هنوز در اردبیل رایج است و هر دهی یکی دو مسجد دارد؛ بزرگتر و زیباتر و پرثروتتر از مساجد شهری و تنها در مهمانخانههای آذربایجان است، که میبینی مهر نماز پشت پنجره یا روی بخاری گذاشتهاند و حیف که آماری در دست نیست و گر نه میشد نشان داد، که قسمت اعظم طلبههای قم از نواحی ترک نشین می آیند، یا دست کم میشد نشان داد که نسبت طلبههای آذربایجانی سخت بیشتر از اهالی دیگر نقاط است. » (در خدمت و خیانت روشنفکران، ص ۳۱۴)

تأثیرات مثبت نهادهای دینی و مذهبی در کمک به ادامۀ حیات زبان ترکی را نمیتوان منکر شد، امّا در این باره هم حواشی و ملاحظاتی وجود دارد. در دهههای اخیر روضهخوانان و نوحهخوانان با دوری گزیدن از سبک بیان و قواعد آوایی زبان ترکی، در حال نزدیک ساختن ترکی به فارسی هستند. نوحهسرایان قدیم اشعار خود را با فارسی و عربی درمیآمیختند. این امر در میان نوحهسرایان معاصر با شدّت بیشتری پیگیری میشود و نوحهخوانان هم گویی از ادا و تلفّظ اشعار مزبور به شیوه اصیل و صحیح رایج در میان مردم خجالت میکشند و خود را ملزم به رعایت ادا و اطوارهایی از نوع تلفّظ «ق» به شکل «غ» میدانند و به دست خود این آخرین سنگرها را هم به ضدّ خود بدل میسازند.

نکتۀ دیگر در بارۀ تأثیرات زیانبار زبانی در فعالیت نهادهای دینی و مذهبی آذربایجان به کار خطبا و واعظان و سخنرانان مربوط میگردد. این گروه با وجود داشتن وجهۀ مردمی در مقایسه با روشنفکران کلاسیک، در آمیختن زبان و بیان مثلاً ترکی خود به فارسی و عربی از روشنفکر دانشگاهی و رسانهای چیزی کم ندارند. میشود گفت در یک تقسیم کار نانوشته اگر روشنفکران تحصیل­کرده و دانشگاهی و رسانهای در حال تغییر ذائقه و مستحیل کردن طبقۀ جوان و درسخواندۀ آذربایجان هستند؛ گردانندگان نهادهای دینی و مذهبی خواسته یا ناخواسته مسئولیّت نابودی زبان ترکی و مستحیل کردن مردم عادی در زبان و فرهنگ فارسی را پیشۀ خود ساختهاند.

به اعتقاد آلاحمد، حاصل جمع اوضاعی که حکومت بر سر زبان و فرهنگ آذربایجان و نواحی ترکنشین ایران گماشته، لاغری و نحیفی تن روشنفکری ایران است. او در بارۀ تناقض بین آموخته های کودک آذربایجانی در خانه و مدرسه عقیده دارد:

« به این ترتیب تن روشنفکری مملکت کاستهاست و حاصل روشنفکری مملکت به آذربایجان دسترسی ندارد، یا به عکس و من حتم دارم که بزرگترین نسبت بیسوادی که خود مشکل اوّل روشنفکران بود، در آذربایجان است، که به قوۀ دو از مدرسه محرومند. آنکه فارس است، اگر به مدرسه راه داشتهباشد، به هر صورت کورهسوادی پیدا خواهد کرد ولی آذربایجانی ترک علاوه بر مشکل دسترسی نداشتن به مدرسه؛ به مدرسه هم که رفت؛ نه زبان معلّم را می فهمد و نه از خطّ و ربط کتاب درسی سردرمی آورد. او که آب و نان را شش هفت سال تمام سو و چُرک شنیده، حالا می بیند توی کتابش دو شکل هست؛ با دو کلمۀ غریبه. او به جای اینکه تصویر صوتی یک کلمۀ مأنوس را به تصویر بصری اش درآورد و بشناسد؛ مجبور است تصویر صوتی و بصری یک کلمۀ نامأنوس را در مقابل فلان مفهوم ذهنی خود بپذیرد و این پی اوّل است که خراب گذاشته می شود و این سوء تفاهم همچنان هست، تا آخرین سالهای تحصیلی و تا آخرین سال­های عمر. » (در خدمت و خیانت روشنفکران، صص۳۱۶ ـ ۳۱۵ )

اشارۀ صریح آلاحمد به مشکل آذربایجان در باب نسبت بی­سوادی از نکتههای چشمنواز نوشتههای او در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» است. خیلیها ناتوانی در خواندن و نوشتن به زبان مادری را بی­سوادی واقعی تلقّی میکنند و این معضل با آشکاری تمام در آذربایجان و در میان همۀ مردمان غیر فارس زبان ایران وجود دارد.

مجبور ساختن یک تودۀ بزرگ از مردم خود به آموختن زبانی مغایر با زبان مادری و الزام او به آموختن و اندیشیدن و نوشتن در چهارچوب این زبان تحمیل شده، از مختصات رفتارهای استعماری است، که با تمام وجوه زشت آن در کشور ما جاری است.

ادامه دارد...

تاریخ
2024.10.08 / 18:15
نویسنده
علی بابازاده ایگدیر
سایر اخبار

تورکی هنر است/ قسمت ۶

پان‌ایرانیست‌های روشنفکرنما- عبدالعلی کارنگ /۳

پان‌ایرانیست‌های روشنفکرنما- عبدالعلی کارنگ /۲

چرا «تورکی» می نویسد؟/رحیم عباسی

پان‌ایرانیست‌های روشنفکرنما-عبدالعلی کارنگ /۱

پان‌ایرانیست‌های روشنفکرنما- جلال آل احمد/ ۱۶ و پایانی

‍ خوشامدگویی ترکی و تجزیه طلبی

تورکی هنر است/ ۳

پان‌ایرانیست‌های روشنفکرنما- جلال آل احمد/ ۱۵

وفاق ملی یا "دَلِه دُزدی سیاسی"؟ مسئله این است!

اخبار روز
Template fa/footer not found. FILE: /home/axaraz/www/classes/tpl.class.php, CLASS: tpl, LINE: 61