چه تناقضی است که ما از یک سو سرمایههای زیادی را برای حفظ کتبیهها و آثار مرده تاریخی خرج میکنیم و از سوی دیگر سرمایههای زیادی را برای محدود کردن و تضعیف زبانِ زندهی مادری اقوام ایرانی صرف میکنیم؟!
تخریب زبان به تخریب فرهنگ و تخریب فرهنگ به تخریب هویت میانجامد. آنگاه وقتی هویت تخریب شد جای آنرا نفرت و خشونت پر خواهد کرد.
زبان مادری ابزار بسط سرمایه اجتماعی است و تخریب آن یعنی تخریب سرمایه اجتماعی!
ما گمان کردهایم که با فارسی سازی همه چیز در استانهای غیرفارسی زبان، به بسط انسجام اجتماعی کمک کردهایم، اما چنین نیست.
قتل زبان مادری با نسلکشی و نژادپرستی تفاوتی ندارد.

جامعهای که یک زبان را بر همه زبانهای مادری تحمیل میکند یک جامعه نژادپرست است که میخواهد یک زبان را که آن را زبان برتر میداند بر بقیه حاکم کند. فرقی نمیکند، شما چه بخواهید یک نژاد را نسبت به سایر نژادها برتری بدهید، چه یک زبان را، چه یک مذهب را و چه یک ایدئولوژی را، همه به معنی نوعی نژادپرستی است.