بالا

"تاریخ نا نوشته" - قسمت دهم و پایانی

صفحه نخست نویسنده
12 Punto 14 Punto 16 Punto 18 Punto

"پان ایرانیست ادامه دهنده جنایات محمود افغان، جانی‌ترین چهره تاریخ"

قسمت قبلی

فرقه یا حزب دمکرات آذربایجان را میتوان پیشتاز حرکات آزادیخواهانه ایران بعنوان تداوم حرکت انقلابی مشروطیت یا دوام نهضت دمکراتیک ایران نامید.

با کمال تاسف این حرکات آزادیبخش طبق دستور و فرماندهی دولت انگلستان و سرهنگهای آمریکا با هماهنگی ایادی فراماسون پان ایرانیست سرکوب شد! سرکوبگران درسایه جهل و خرافات حاکم بر جامعه توسط مردمان غیرآذربایجانی و خودیهای مانقورت با رهبری و ایده نژاد‌پرستانه افغانی-هندی تباران با قتل وعام، مردم آذربایجان را به خاک و خون کشیدند.

شاهدان عینی میگویند که، وقتی ارتش وارد اردبیل میشد سه نفر فدائی دستگیر شده را زیر پای ارتش به عنوان قربانی سر بریدند. دل و قلم از نوشتن جنایات ارتش و ایادی خود فروخته داخلیش شرم میکند. عجبا اشرف مخلوقات! یعنی آدمی برخی وقتها از وحشیترین حیوانات نیز وحشیتر میشود.

محمدرضا که بعد از دو-سه سال پرسه‌زدن در جلو سفارت انگلیس واقع در سوئد با دادن امتیازات وطن‌فروشانه و رذیلانه، نظر موافق انگلیسیها را در شاه شدن بدست آورده بود؛ با کشتار تورکها وفاداریش را به دولت بریتانیا، همان دولتی که جلودار استعمارگری جهان است ثابت نمود.

دشمنان حکومت ملی آذربایجان بعد ازانجام جنایات ۲۱ آذر ۱۳۲۵که کشتار یک هفته طول کشید به تفتیش خانه‌ها پرداختند. ارتش فاتح که خیابانها و کوچه‌ها را از خون بیگناهان رنگین کرده بود، از خانه‌ها کتابهای تورکی را جمع آوری نمود. در ۲۶ آذر ۱۳۲۵ جشن پیروزیش را! با آتش زدن کتابهای تورکی به انجام رساند. البته که این افتخار وحشیت پان‌ایرانیستها بر علیه تورکهای آذربایجان در تاریخ آذربایجان ثبت شده {و فراموش شدنی نیست}. غائله ۲۱ آذر تمام شد و اکثریت مردم آذربایجان عزادار شدند. دولتهای غرب بظاهر منادی دمکراسی و در اصل استعمارگر سکوت رضایتمند نمودند.

وحشت جامعه آذربایجان را فرا گرفت. تا جاییکه از یاد‌آوری جنایات رژیم پان ایرانیست پهلوی خیلیها میترسیدند. آخوندهای ثناگوی شاه و حقوق بگیر، مالکین و بئیگها فرقه را کمونیست خوانده در منابر بدروغ نهضت دمکراتیک را کمونیست معرفی میکردند و مردم که ۹۹ درصد بیسواد بودند باور کرده و بر شاه دعا میکردند که اگر کمونیستها حاکم میشدند زنها را تقسیم می نمودند! آری اینها کلماتی هستند که اینجانب در دوران کودکی و جوانی میشنیدم!

از ۲۱ آذر۱۳۲۵ تا سال ۱۳۵۶ آسیمیلاسیون و ایده پان ایرانیستی چنان به تاروپود معلمین و تحصیلکرده تورک آذربایجان و دیگر تورکهای ایران نفوذ کرده بود که اگر میگفتی ما تورک هستیم برخیها پرخاشگری میکردند که ما نه تورک بلکه "آذری" هستیم و حتی برخیها به تورک توهین هم میکردند. در تئاترهای تهران مانقورتهای تورک(امثال سید کریم) با گفتن جوکهای تحقیرآمیز بر علیه تورک مردم را که اکثریت قریب به اتفاق تورک بودند میخنداند!

از هر نوجوان و جوان فارس‌زبان یا مانقورت‌شدگان در خواست یک جوک میکردی مثل مانقورت معروف سید کریم جوکر تئاترهای تهران تا دهانش را باز میکرد (میگفت یه روز یه تورکه...)، (سید کریم چنان جکهای رکیکی میگفت که یکی از بچه لوطیهای اردبیل بنام عسگر مهاجری در روی سن تئاتر نصر تهران او را چنان کتک‌کاری کرده بود که روزها طول کشیده بود تا به هوش بیاید!)

آری تا سال ۵۷ این روند شرم آور را بنیاد فراماسون ساخته افشار و دیگر پان‌ایرانیستهای آنتی‌اسلام و آنتی تورک با قدرت به پیش میبردند.

در واقع در سال ۱۳۵۷ یا ۵۸ اگر شعور ملی حتی یک دهم امروزه در جامعه ایران وجود داشت، جلو رسمیت مجدد زبان پارسی گرفته میشد. افسوس که نبود و نشد! و امروز مبارزان هویت‌خواه در سختترین شرایط تنها به اتهام عدالت‌خواهی در زندانها بسر میبرند.

تاریخ
2024.11.11 / 16:57
نویسنده
عقیل آذردخت
سایر اخبار

تورکی هنر است/ قسمت ۲۴ - منزل

پان‌ایرانیست‌های روشنفکرنما- عنایت‌الله رضا /۹

تورکی هنر است/ قسمت ۲۳ - ملخ

تورکی هنر است- قسمت ۲۲ – موش

پان‌ایرانیست‌های روشنفکرنما- عنایت‌الله رضا /۸

تاریخ نا نوشته" - قسمت نهم

تورکی هنر است/ قسمت ۲۲ – موش

۸ نوامبر روز پیروزی

تورکی هنر است- قسمت ۲۱ - دامغا

پان‌ایرانیست‌های روشنفکرنما- عنایت‌الله رضا /۷

اخبار روز
Template fa/footer not found. FILE: /home/axaraz/www/classes/tpl.class.php, CLASS: tpl, LINE: 61