بهویژه پس از درگیری ۱۲روزه ایران و اسرائیل، تغییر سیاست چندین کشور که از نفوذ و مداخلات تهران رنج میبردند ــ از جمله لبنان ــ در قبال ایران، نشاندهنده آن است که نفوذ جمهوری اسلامی به پایینترین سطح خود در تاریخش رسیده است.
تهران که لبنان را در تقابل با اسرائیل بهعنوان خط مقدم خود میدید، از واکنشهای اخیر بیروت شوکه شده است؛ موضوعی که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، نیز به آن اذعان کرده است. عزم جدی بیروت رسمی برای پایان دادن به دخالتهای تهران در امور داخلی لبنان، بهویژه در تغییر مواضع و اظهارات اخیر مقامهای بلندپایه لبنانی، آشکار شده است. یکی از بارزترین نمونهها، رد دعوت عباس عراقچی از سوی وزیر خارجه لبنان، یوسف راجی، است. راجی با رد دعوت همتای ایرانی خود برای سفر به تهران اعلام کرده که دیدار با عراقچی تنها میتواند در یک کشور ثالثِ بیطرف و از پیش توافقشده انجام شود.
همزمان، غیاس یزبک، نماینده پارلمان لبنان، با ارسال نامهای به وزیر خارجه، یوسف راجی، چندین پیشنهاد و مطالبه را برای مهار نفوذ ایران مطرح کرده است.
او خواستار اخراج فوری سفیر ایران از کشور، خودداری از پذیرش استوارنامه سفیر جدید رژیم تهران و جلوگیری از ورود هرگونه سفیر ایرانی به لبنان شده است.
یزبک با اشاره به نفوذ مخرب تهران و حمایت مستقیم رژیم ایران از گروه حزبالله، تأکید کرده که این مطالبات برای حفظ حاکمیت ملی لبنان ضروری است.
همانگونه که سیاستمداران لبنانی نیز تأکید کردهاند، دلیل اصلی تنش میان تهران و بیروت، حمایت همهجانبه دولت ایران از گروه مسلح حزبالله است. بیروت رسمی که تا امروز به دلایل مختلف ــ از جمله ضعف قدرت مرکزی و قدرت بالای حزبالله ــ این وضعیت را تحمل کرده بود، پس از تضعیف ایران و حزبالله تصمیم گرفته است دوره سیاسی تازهای را در داخل کشور و در روابط با همسایگان آغاز کند.
تحولات اخیر نشان میدهد که دولت لبنان مصرانه نمیپذیرد که تهران به حزبالله بهعنوان یکی از شاخههای سپاه پاسداران و نیروی نظامی حافظ منافع ایران در منطقه نگاه کند. چراکه تبدیل حزبالله به قدرتی موازی با دولت لبنان، علاوه بر زیر سؤال بردن حاکمیت کشور، میتواند در صورت وقوع جنگ احتمالی دوم میان تهران و تلآویو، بیروت را به هدفی نزدیک برای اسرائیل بدل کند. روشن است که تداوم سیاست کنونی ایران در قبال لبنان، نهتنها پیچیدگی اوضاع داخلی را افزایش میدهد، بلکه لبنان را با خطر جنگی جدید با اسرائیل نیز مواجه خواهد کرد.
در شرایطی که وضعیت منطقه بسیار بیثبات است و لبنان از نظر اقتصادی و نظامی با بحران روبهروست، این روند میتواند لبنان را به ماجراجوییهای تازهای بکشاند که پیامدهایی بهمراتب سنگینتر از گذشته داشته و حاکمیت کشور را بهطور جدی به خطر اندازد. همچنین چنین وضعیتی میتواند زمینهساز مداخله نظامی گسترده اسرائیل در لبنان و تصرف بخشی از خاک این کشور تحت عنوان «منطقه امنیتی» شود؛ آن هم در حالی که اسرائیل در پی تضعیف ایران میکوشد نفوذ و قدرت خود را در منطقه افزایش دهد.
دولت ایران که واکنش آن به عملیاتهای گسترده نظامی اسرائیل در غزه پس از حمله تروریستی ۷ اکتبر برای همگان آشکار بود، این بار نیز ممکن است با عمیقتر شدن بحران و حتی اشغال لبنان، صرفاً عمر خود را برای مدتی دیگر تمدید کند. در مقابل، اقدامات اخیر دولت لبنان نشان میدهد که این کشور قاطعانه در پی جلوگیری از چنین سناریویی است.