صفحه نخست نویسنده |
پس از طی دوران خدمت کارشناسی امریه در یکی از وزارت خانه های تخصصی مهندسی، طبق معمول روال عادی مملکت، بدلیل نداشتن سهمیه و رانت و پارتی، افراد کارنابلد و ناکارشناس! بجای ما استخدام و ما بالاجبار اقدام به ثبت شرکت و اخذ مجوز و رتبههای لازم جهت فعالیت در بخش خصوصی شدیم.
دقیقا هیچ وقت یادم نمیرود پس از کلی تلاش و فعالیت برای راه اندازی یک سیستم در یکی از شرکت های سراسری دولتی و افتادن کارها روی روال عادی و منظم، بلافاصله مسوول حراست مجموعه شخصاً به دفتر کاریام در مجموعه آمده و با کلی من و من و مقدمه چینی و...، گفت که: «از تهران دستور آمده است که بدلیل وجود کلمه ی "توران" در اسم و لوگوی شرکت، باید قرار داد فسخ و از ادامهی فعالیت شرکت جلوگیری شود!»
عنفوان جوانی و سرخوردگی دوم از کار در بخش خصوصی پس از سرخوردگی اول از استخدام در بخش دولتی پس از کلی تلاش و زحمت برای راه اندازی سیستم در بخش خصوصی و بیش از دو و نیم سال رفت و آمد روزانه به شهرستانی با یک ساعت فاصله از تبریز در بخش دولتی...
تازه من فکر میکردم آن سالها کسی نمیداند توران چیست یا کیست!!!
در حالیکه دشمنان هویت ما، ما یعنی تورک و آزربایجان و توران، همواره این کینهی ابدی را در سینه هایشان نسبت به ما دارند.
شاید رویاهای( شخصی مان) را بقول استاد شهریار:
***
لعنت اول باد خزانه که نیظامی باغی نین،
بیر یاوا گولبسرین، قویمادی کاکللنسین...
سوزاندید، اما توران ما شکل گرفت و درخت تنومندی شد، دیری نخواهد گذشت که این توران مقدس، فرزند دردانه اش آزربایجان را، دویونجان باغرینا باساجاخ( با عشق وافر به آغوش خواهد کشید).
تاریخ
2024.09.03 / 15:25
|
نویسنده
داود خاکپور
|