بالا

شووینیسم فارسی و سرچشمه های آن-در عصر اسلامی

صفحه نخست نویسنده
12 Punto 14 Punto 16 Punto 18 Punto

استاد علی بابازاده ایگدیر، از نویسندگان و فعالان دردآشنای آذربایجان جنوبی هست که، در راستای شناساندن چهره‌ی مرموز تفکر موسوم به پان ایرانیسم و شوونیسم فارسی به قشر جوان و جامعه تورکان ایران زحمات زیادی کشیده است.

بخش فارسی سایت Axar.az به پاس خدمات این استاد گرانمایه، سلسله مقالات اینترنتی ایشان را درج و تقدیم می‌کند.

قسمت قبلی

قسمت پنجم

۲ ـ شووینیسم در عصر اسلامی

هدف اساسی نگارنده در این مقال، نشان دادن سوابق وجود نوعی اندیشه‌ی ملّی گرایانه در میان اقوام پهلوی زبان و فارسی زبان در ایران بعد از اسلام است. انتخاب نام برای این نوع ملّی گرایی دشواری هایی دارد که پیشتر بیان شد. از سر ناچاری می توان نام کلّی و عمومی اندیشۀ شعوبی را بر روی این نهضت فکری گذاشت.

اعتقاد عمومی بر آن است که فکر شعوبی در دوران بعد از اسلام ایجاد شد و رفتار نادلپذیر، ناعادلانه و خودبرتربینانه‌ی غاصبین مسند پیامبر اسلام در رفتار سختگیرانه نسبت مردمان سرزمین های مفتوحه و اعتقاد به سیادت اعراب و مولی بودن اقوام و ملل دیگر، زمینه را برای پدید آمدن رفتارهای مقابله جویانه فراهم کرد، تا این گروه با تمسّک به آیات قرآن و سنّت پیامبر موضوع برابری عرب و عجم را مطرح کنند.

با ناکام ماندن رویکرد مساوات جویی راه برای رفتارهای پرخاشگرانه و طرح مسئلۀ تفضیل عجم بر عرب هموار گشت، تا این گروه در نوشته های خود در تحقیر اعراب بکوشند و در کنار مقابله های فکری و قلمی خود، اقدامات سیاسی ـ نظامی را هم چاشنی کار سازند. در این میان شعوبیّۀ پهلوی ـ فارسی فرقۀ تندمزاج تری بود و طبع های مستعدتری برای روی آوردن به آرمان های قومی ـ نژادی داشت و موفّق شد بعد از گذر سریع از مراحل نخست حزب عربی و حزب تسویه وارد دوران حزب شعوبیّه یا مرحلۀ تفضیل عجم بر عرب گردد و حضور خود در میدان اندیشه و سیاست را به حضوری نسبتاً همیشگی تبدیل کند.

از کتبی که تاکنون در بارۀ شعوبیّه نگاشته شده، چنین برمی آید که شعوبیه در عصر اسلامی میدان عمل بسیار گسترده ای برای خود تعریف کرده بود و برای پیشبرد اهدافش خود را محدود به حدّی نمی دیده است. از همین رو پیروان اندیشۀ مذکور در همۀ حوزه های زندگی سیاسی، اجتماعی، نظامی و فرهنگی حضور پیدا می کنند.

این گروه به همان اندازه که در وقایع سیاسی و نظامی جامعۀ اسلامی صدر اسلام شرکت می جویند؛ به همان اندازه نیز عرصه های فرهنگی و دینی و ادبی و تاریخی را میدان تاخت و تاز خود قرار می دهند و از رهگذر اقدامات ایشان لطمات قابل توجّهی بر پیکرۀ دین اسلام وارد می شود و بخشی از آرای این فرقه وارد اعتقادات دینی مردم می گردد.

دوره بندی تاریخی شعوبیّه در دوران اسلامی

۱ ـ شعوبی گری در قرون اوّل و دوم اسلامی

قرون اوّل و دوم اسلامی دوران ظهور اندیشۀ شعوبی و قوام آمدن آن است. عکس العمل های مردم پهلوی زبان در مقابل اعراب، به فاصلۀ کوتاهی بعد از سقوط آخرین شاه ساسانی و تسلّط اعراب بر قلمرو ساسانی آغاز می گردد. اقدامات عملی و میدانی و نظامی حرکت شعوبیان در این دوره غلبه ای نسبی بر جنبه های فکری ـ اعتقادی فعالیت ایشان دارد و در بارۀ نمودهای این قبیل اقدامات پیشتر اشاراتی شده است.

۲ ـ شعوبی گری در قرون سوم تا پنجم اسلامی

قرون سوم و چهارم هجری دوران اوج گسترش اندیشۀ شعوبی است و تتمّۀ تأثیرات این دو قرن به قرن پنجم نیز می کشد. این فرقه به یاری اقدامات و زمینه سازی های فکری و عملی دو قرن گذشته موفّق می شود از طریق ایجاد حکومت های نیمه مستقل پهلوی زبان آل بویه و آل زیار و فارسی زبان آل سامان گام مهمّی در جهت گسترش منویّات خود بردارد و به لطف شرایط مساعد ایجاد شده و داشتن قدرت نظامی و دیوانی به توسعۀ بیش از پیش اندیشۀ شعوبی و ایجاد آثار ادبی و فکری همّت بگمارد.

در این دوره بخصوص مسئلۀ زبان نمود بارزتری دارد. قلمرو جغرافیایی فعالیت فرقه از صفحات غربی به سوی خراسان رخت برکشیده و این فرقه در خراسان می کوشد به یاری دست بردن در فقه جایگاهی برای زبان فارسی دست و پا کند. کسب فتوای ترجمه و تفسیر قرآن به فارسی و جواز اقامۀ نماز به فارسی از نتایج این دوره است.

در این میان تمسّک به تشیّع به عنوان یک ابزار و تاکتیک جایگاه خطیری در رویکردهای این گروه پیدا می کند. جناح تندرو شعوبیّۀ فارسی پس از اتّفاقاتی از قبیل: تجربۀ شکست قیام های نظامی، قتل عام برمکیان و سهلیان و کشتار گروهی از شعوبیان به تهمت زندقه و الحاد، روش خود را تغییر داده و با تشخیص ضرورت پناه گرفتن در پشت دیوارهای مستحکم یک ایدئولوژی متکّی بر دین و مذهب به جناح مذهبی شیعی شعوبیّه می پیوندد.

۳ ـ شعوبی گری در قرون ششم تا نهم

خشم علمای مذاهب و مورّخان اسلامی از نفوذ آرای شعوبیّه در مذاهب اسلامی به روزگار غلبۀ شریعت از قرن ششم به بعد رخ می نمایاند و همین امر موجبات فروکش کردن نسبی فعالیت های شعوبی گری می گردد. در برخی منابع ایرانی از غلبۀ روح مجوسی بر عقاید اسلامی و عدم الفت به اسلام شکایت شده است.

این اتّفاق به معنی کنار گذاردن همۀ میراث شعوبی یا کنار گذاردن بستر فراهم آمده از سوی این گروه در ایران یا قلمرو اسلامی نیست، بلکه به معنی یک دورۀ نزول نسبی است و شعوبیان در قرون گذشته به حدّ کافی در ایجاد بسترهای لازم جهت به کرسی نشاندن آرای خود کوشیده اند و شاید از قرن ششم تا نهم کاری بیش از آنچه در گذشته انجام داده بودند، امکان پذیر نبوده است.

در دوران غلبۀ شریعت، هویّت فرهنگی و ملیّت اقوام غالب و مغلوب شکل گرفته بود و دیگر از آن کینه و انتقام ها و تدابیر خبر چندانی نبود. با این وجود آتش نهضت شعوبیّه کارش را کرده بود و خاکستر سرد و سیاهش جای خویش را یافته بود. در این زمان عربیّت که این بار نیز در پناه شریعت جا گرفته بود، بیشتر توانست مخفی شود و آثار مدوّن مستقل یا ادغام شدۀ خود را حفظ کند تا شعوبی گری عجمی، که ظاهراً بسیاری از فراورده های مستقل آن محو شد.

با این وجود متون جاسازی شده و عقیده ساز طرفین که نسل هایی بر آنها زاده و زیسته و مرده اند، برای همیشه به قوّت خویش باقی و جاودانه است. به روزگار غلبۀ شریعت بر ملیّت و قومیّت، متشرعان و متدیّنان که عرق عربیّت شریعت همچنان در عروقشان تعصّب می آفرید، به حذف و محو آثار مدوّن و مستقل شعوبیّه پرداختند و به خیال خود ساحت شریعت را از این آلودگی ها پاک ساختند؛ با این همه میراث فکری شعوبیّه در لا یه لای متون و منابع، شناخته نشده و به یادگار ماند. این میراث ها را می توان در بسیاری از منابع تاریخی، روایی، کلامی و حقوقی یافت. (شعوبیّه ناسیونالیسم ایرانی، ص ۲۷۰)

قرون هشتم و نهم نیز اندیشۀ شعوبی به مانند دو قرن گذشته ظاهراً دوران ایستایی خود را سپری می کند. با این وصف نکتۀ مهم در اینجاست که نهضت شعوبیّه در دوره های قبل کار خود را کرده و تأثیرات خود را در زمینه های مختلف تثبیت کرده بود.

رسوبات فکری و اعتقادی این نهضت به میزان قابل توجّهی در تاریخ، فرهنگ و نگرش دینی در ایران آمیختگی پیدا کرده و بخشی از معتقدات مردم را شکل داده بود و بخشی از آرای شعوبیان در میدان عمل زندگی جاری و ساری بود و شعوبیه عجالتاً کاری نداشت تا انجام دهد و منتظر فرصت و شرایط جدیدتری بود، تا ضمن مرور آرای پیشین خود، متناسب با مقتضیّات روزگار تولیدات فکری و اعتقادی جدیدی را عرضه کند، اتّفاقی که مدّتی بعد رخ داد و در قرن دهم نشانه های دیگری از داغ شدن بازار شعوبی گری نمایان شد.

تاریخ
2024.09.09 / 17:43
نویسنده
علی بابازاده ایگدیر
شرح
سایر اخبار

پان‌ایرانیست‌های روشنفکرنما- جلال آل احمد/۸

پان‌ایرانیست‌های روشنفکرنما- جلال آل احمد/۷

معرفی اُدبا‌ی آذربایجان-معجز شبسترلی (قسمت هفتم و پایانی)

نتانیاهو در پی چیست؟

نقش قاجاریه در مدرنیته کردن ایران-۴/۵

نقش قاجاریه در مدرنیته کردن ایران-۳/۵

پان‌ایرانیست‌های روشنفکرنما- جلال آل احمد/۶

کله‌قندی به نام فیلترینگ

پان‌ایرانیست‌های روشنفکرنما- جلال آل احمد/۵

نقش قاجاریه در مدرنیته کردن ایران-۲/۵

اخبار روز
Template fa/footer not found. FILE: /home/axaraz/www/classes/tpl.class.php, CLASS: tpl, LINE: 61