صفحه نخست ادبیات |
میرزا معجز شبستری و بهداشت اجتماعی-عمومی
قسمت سوم
حمام های قدیمی با نام عمومی «خزینه حمامی» شناخته می شدند که مشکلات خاص خود را داشتند.
این حمامها در زمان رضا شاه در تهران و شهرهای بزرگ رسماً ممنوع شد، اما مردم در شهرهای کوچکتر و روستاها تا مدتی هنوز از آن استفاده میکردند تا اینکه همین ۴۰-۵۰ سال قبل بجز یکی دو مورد در برخی شهرستانها که به عنوان سمبلیک و آثار تاریخی نگه داشته اند، دیگر اثری از حمام خزینه نماند.
منظور از «خزینه» چیزی بود مثل حوض بزرگ که پر ازآب گرم میکردند و مردم میرفتند و آنجا خودشان را میشستند. البته آب اصولاً همیشه کثیف بود و منبع پخش انواع و اقسام میکربها و شیوع بیماریها به همه شهر محسوب میشد. میتوان به راحتی تصور کرد که هرکس که باصطلاح برای نظافت وارد آن آب میشد اولاً خودش چقدر کثیف و ناپاک و احتمالاً مبتلا به امراض پوستی و غیره بود و ثانیاً در آن آب چه کارها که نمیکرد و جمع همه آن کثافات آن همه آدم چه هنگامه ای میشد.
شاعر معروف شبستری میرزا علی معجز که همیشه کمبودهای اجتماعی و خرافات دینی و فرهنگی را به تازیانه شعر طنز آمیز خود میگرفت شعر مفصلی با عنوان «حمام خزینه سی» و با مطلع:
خوروزلار بانلادی، بورقي چاليندی، وقت حاجت دور!
گؤزون آچ دلبريم، ايت لر هورور، گؤر نه قيامت دور
نوشت که در آن به سبکی انتقادی اما در عین حال خوش آیند و خنده آور به مشکلات فوری و جدی بهداشتی استحمام در خزینه اشاره کرده در ضمن از روحانیون انتقاد نموده بود که میگفتند در آن آب «کرّ» باید غسل نمود و در عین حال پولداران را بخاطر اینکه حاضر نیستند پولی خرج کنند و حمام های «مدرن» یعنی دوش های جداگانه درست کنند به باد تنقید گرفته بود.
در زمان رضاشاه شروع به ممنوع کردن خزینهها نمودند. اما بعضی از مجتهد ها و آیات عظام فتوا دادند که منع خزینه «غیرشرعی» است چونکه بهر حال آب خزینه بخاطر حجمش کُرّ است. روشن است که موضوع کرّ بودن آب مسئلهای مذهبی است و ربطی به تمیز بودن و بهداشتی بودن آن ندارد. اما آقایان مراجع میگفتند که با آبی که از شیر آب میریزد نمیتوان غسل کرد بنا براین ممنوع کردن خزینه «خلاف شرع» است.
مانند اکثر نمونه های قبل و بعد از موضوع خزینه حمام، از دوره مشروطه به بعد، کشاکش بین یک قشر روشنفکر، تجدد طلب، «رو به غرب» و اصلاح طلب از طرفی و روحانیونی بود که بسیاری از این قدمهای اصلاحات طلبانه و مدرنیزاسیون جامعه را مخالف شرع میشمردند. از آن جمله هم بود اصل رفتن دختران به مدرسه، رانندگی ماشین و دوچرخه از طرف دختران و بانوان، استفاده از توالت فرنگی بجای مستراح سنتی و حتی گوش کردن به رادیو و یا تماشای تلویزیون. هر بار مبارزه ای طولانی لازم میشد تا این اصلاحات و پیشرفت های کوچک اجتماعی با وجود مخالفت متعصبین مذهبی مورد قبول و اجرا در جامعه قرار گیرد.
در مورد خزینه حمام و «جنگ بر ضد دوش» هم همین کشاکش وجود داشت. شعر معجز تبلور جالبی از آن دوران است تا اینکه بالاخره فتوا دادند دوش در حمام عيبی ندارد به شرط آنکه بعد از آن در خزينهی حمام غسل کنيم و بعد از حمام خارج شويم.
متن کامل شعر و ترجمه فارسی آن را در ادامه این نوشته میتوانید بخوانید. ترجمه بدون رعایت وزن و قافیه است که شیرینی و لذت خواندن شعر را لطمه دار میکند ولی برای درک معنی آن بد نیست.
حمام خزینه سی
خوروزلار بانلادي، بورقي چاليندي، وقت حاجت دور
گؤزون آچ دلبريم، ايت لر هورور، گؤر نه قيامت دور
قولاخ وئر بوي گندابه! آچيلدي باب گرمابه
دئمه وقت اولمايیب حالا، بو پيس ایي بير علامتدور
بو سن سن دلبريم يا آيدي ياتميش رختخوابيمده
تعال الله بدن دور بو و يا شكل نظافت دور
بو آق-چاق پيكره وئر شستشو آب گلاب ايله
سنه اي گول بدن كندوده غسل ائتمك خيانت دور
مركب دور نجسدن تار و پودی آب حمامون
بو سوز بهتان دي حاشا، چیرك شهوتدن عبارت دور
يقيناً بو سودا غسل ائلين بيچاره پاك اولماز
خلاص اولماز جنابتدن، گئنه مطلق جنابت دور
طبيعت صاحبي بورنون دوتار بوي كثافت دن
اثر يوخدور نظافتدن، عجب جاي طهارت دور
يوزونده بير قاريش قالينليغيندا روغن دنبه
روايت ائليري راوي، ايچي يكسر نجاست دور
ز بس كه قيل فراوان دور تكينده، ايپ توخور بيت لر
اگر آلماق خيالين وار، بويور گل نرخي بابت دور
صحيح و ناسلامت، نيك و بد، سودالي سوداسوز
هامي بير يئرده ييتقانسون، يوونسون گؤرنه حالت دور
عفونت نشر ائدير اطرافنه پوسيده جَندَك لر
كچل باشلار، حقيقت معدن چرك و كثاقتدور
كئچللر باشيني ياغلار، گيرنده خزنيه آغلار
تؤكنده سو باشين داغلار، نچون ؟ چون كي جراحت دور
ايكي اللي قاشير باشين، گؤزين قيرپار اَير قاشين
خمير ائتمك اياق داشين، عمو ظن ائتمه راحت دور
گيرنده خزنيه، بي حال اولور اسهال اولان ناخوش
بو سوز شرح ايسته مز، هوشياره بير ايما كفايت دور
دئيور واعظ: بو آبه مضمضه ائت غسل ائدن وقتده
مزاجون چكمه سه، قوس، قوسماسان عين سعادت دور
عجب تكليف ائديرسن بندگان حقه اي واعظ
مگر آب مضافي آغزا دولدورماق ظرافت دور؟
مبالغ خرج ائدير دولتلي لر بيهوده يئرلرده
نظافت باره سينده، پولليلار اهل قناعت دور
قيزي، اوغلاني محبوب ائیلهين، زلف مسلسل دور
بو نعمت دن باشي محروم اولان، دائم خجالت دور
هله كؤهنه قفا چوخدور شبسترده، عجول اولما
اؤزون بيهوده يورما، معجز ايام جهالت دور!
(ترجمه بدون رعایت وزن و قافیه)
خروس ها شروع به خواندن کردند، بوق سحری را زدند، وقت حاجت است،
چشمانت را باز کن دلبرم، ببین چه قیامتی است
به بوی گنداب کمی دقت کن، باب گرمابه باز شد،
نگو که وقتش هنوز نرسیده، خود این بوی بد علامتش است
این توئی دلبرم، یا اینکه ماه است که در رختخوابم خوابیده؟
تعال الله، این آیا یک بدن است یا اینکه شکل نظافت است؟
به این پیکر سفید و چاق با آب گلاب شستشوئی بده،
ای گُل بدن! برای تو غسل در کندوی عسل خیانت است
تار و پود آب حمام مرکب است از نجاست،
حاشا، این سخن بهتان است، چرا که این آب عبارت از چرک شهوت است
یقینا بیچاره ای که در این آب غسل کند پاک نخواهد شد،
و از جنابت خلاص نخواهد شد و هنوز جنابت مطلق خواهد بود
صاحب طبیعت از بوی کثافت بینی اش را میگیرد،
اثری از نظافت نیست، عجب جای طهارتی است
در سطع آب روغن دنبه میبینی به ضخامت یک وجب،
راوی روایت کند که داخلش یکسره نجاست است
از بس که در ته آب مو فراوان است شپش ها طناب میبافند،
اگر خیال خریدن داری بفرما و بیا، نرخش بابت است
صحیح و ناسلامت، نیک و بد، با سودا و بی سودا
همه در یکجا حمام میکنند و خود را میشویند، ببین چه قیامتی است
مانند یک لاشه پوسیده به دور و برش عفونت پخش میکند،
سرهای کچل در حقیقت معدن چرک و کثافت هستند
کچل ها سرشان را روغن میمالند، وقتی وارد خزینه میشوند گریه میکنند،
و هنگامیکه به سرشان آب میریزند سرشان میسوزد، چرا که سرشان جراحت است.
تاریخ
2024.09.27 / 14:31
|
نویسنده
Axar.az
|