بالا

یوروش مهرعلی بیگلو کیست؟

صفحه نخست نویسنده
12 Punto 14 Punto 16 Punto 18 Punto

روزجمعه چند هفته پیش همراه با جمعی از دوستان، به جلفا میرفتیم تا دیداری با پدر یوروش که از بیماری قلبی رنج میبرد و آن روزها هم نبود یوروش غم مضاعفی را برایش ایجاد کرده بود داشته باشیم.

درپلیس راه مرند خودرو کریم اسماعیل زاده «بوکسر» را به کنار اتوبان هدایت کرده و از ما خواستند تا از خودرو پیاده شویم. بعد از چند ساعت بازجویی و سوال و جواب در پاسگاه مرند با امضا نمودن تعهدی مبنی بر اینکه در آن روز به جلفا نخواهیم رفت به تبریز برگشتیم. سوال و جواب ها و پر کردن برگه بازجویی در مورد یوروش ذهنم را درگیر این مساله کرده بود.

یوروش کیست؟ چه نسبتی با او دارید؟ آیا او را میشناسید؟ میدانید او کیست؟ جواب این سوالات چه در برگه بازجویی و چه فضای عمومی و نشر آن، در واقع نماد خواست اجتماعی و اساس فعالیت های مدنی و سیاسی و درکل تفکر حاکم بر مفهوم حرکتی است که با نام حرکت ملی و مدنی آذربایجان شناخته می شود.

چهارچوب مقاله ام را سه شاخص مهم تشکیل خواهد داد: معرفی یوروش، علت برخورد حاکمیت با یوروش و نتایج این برخورد و بازخورد آن در جامعه سیاسی آذربایجان و حتی کل کشور.

یوروش متولد سال ۱۳۵۷در شهر جلفاست. او سال ۱۳۷۸در رشته مدیریت صنعتی وارد دانشگاه رشت شد. یوروش جوان از همان ابتدا سر دبیری نشریه دانشجویی "قوپوز" را در دانشگاه رشت بر عهده گرفت و در کنار تحصیل، به فعالیت های هویت طلبانه خود در مورد حقوق اساسی و حق تحصیل به زبان مادری خود پرداخت. یوروش بعد از اتمام دوره لیسانس در همان رشته در مقطع ارشد وارد دانشگاه تربیت مدرس شد.

یوروش بعد از اتمام دوره کارشناسی ارشد در رشته مدیریت صنعتی در مقطع دکترا قبول شد و بعد از قبولی در مصاحبه علمی در مصاحبه عقیدتی رد شد تا این نخبه علمی و سیاسی مصداق بارز گزاره "هانا آرنت" در مورد حذف نخبگان در جامعه باشد.

آرنت میگوید «توتالیتاریسم در راس قدرت همه استعدادهای ناب را بدون هیچ اعتنایی از سر کار بر میدارد و به جای آنها عقل باختگان و جاهلان و بی خردانی را می نشاند که همان بی عقلی بهترین تضمین وفاداری ابدی شان است». یوروش به عنوان نخبه علمی و سیاسی که میتوانست در راس توسعه قرار بگیرد حذف می شود و جای یوروش ها را غیر متخصصین در نهاد های سیاسی و صنعتی میگیرند که اولین دست آوردشان ورشکستگی کارخانجاتی چون ایران خودرو، ماشین سازی و چرخشگر و پیستون سازی و الا ماشالله بسته شدن و تعطیلی سایر مراکز صنعتی و علمی است.

آیا اگر امثال یوروش در کارخانه ماشین سازی مدیریت این کارخانه را بر عهده میگرفت ماشین سازی و سایر کارخانجات مادر سرنوشتشان اینگونه بود؟ دنیای پیچیده و تو در توی کنونی که منافع کشورها و ملت ها را باهم تعریف نموده است دنیای حذف سلیقه ها و دنیای تک ساخت نیست. سیاست تک حزبی خیلی وقت پیش شکست خورده و اندیشه لیبرالیسم در جوامع امروزی متفاوت بودن را به عنوان یک اصل در جامعه پذیرفته و اندیشه سیاسی خود را بر شالوده پذیرش تفاوت ها بنا نهاده است.

جوامع دموکراتیک سازوکارهای اجتماعی را در قالب تشکیل نهادهای استعداد یاب انسانی پی ریزی کرده اند و نتیجه آن ظهور و بروز نسل جدید نخبگان سازنده و ایجاد کننده و کارآفرین است که آن جامعه را به سوی رشد اقتصادی فرهنگی و صنعتی سوق داده و رفاه و آسایش و پیشرفت را برای جامعه خود به ارمغان آورده اند.

حذف یوروش ها در جوامع ما، راه را برای ظهور و بروز پدیده هایی چون مش قربانعلی ها با تحصیلات ابتدایی باز میکند. پدیده فوق از سال ۹۳ تا ۹۷در عرض ۴سال ۴۵۶میلیون دلار ارز دولتی برای وارد کردن ورق فلزی دریافت کرده است و به جای وارد کردن ورق فلزی دلارها در خیابان دارایی تبریز فروخته و با سود این رانت ماشین سازی تبریز را که طبق اسناد ویکی لیکس جزو صنایع استراتژیک ایران میباشد، به قیمت کارشناسی سال ۹۴به قیمت ۶۱۱میلیارد تومان، ۱۰۰میلیارد نقد و مابقی ۵سال اقساط خریداری کرده است.

نتیجه حذف یوروش از محیط علمی و بعدها دستگیری این نخبگان سیاسی راه را برای چپاول کشور توسط مش قربانعلی ها باز میکند. آیا اگر یوروش مدیر کارخانه ماشین سازی تبریز با تحصیلات عالی و نمرات بالایی که داشت میشد، اکنون وضعیت ماشین سازی تبریز اینگونه بود؟ یا بخش های دیگری به آن اضافه میشد و این کارخانه استراتژیک صنعتی جای خود را در عرصه تولید جهانی برای خود باز میکرد؟

پاسخ به اعتبار تجربه گزاره دوم است، مثال دیگری میزنم اتوبوس سازی اکیا واقع در شهرک صنعتی صوفیان که مجبور به ترک ایران و انتقال کارخانه به ترکیه شد. این کارخانه با استقرار در ترکیه چند ماه پیش اولین اتوبوس تمام الکتریکی ۲۵متری خود را در خیابانهای استانبول تست کرد. این کارخانه قرار بود در تبریز سالانه ۲۵۰۰دستگاه اتوبوس تولید کند که بنابه اعلام سرمایه گذار و مدیرش آقای مظاهر ناصری درسال ۹۲به خاطر عدم توجه مسئولین، تولیدش را متوقف و با بیش از ۵۰۰پرسنل که یکی از بزرگترین تولید کنندگان صنعتی آذربایجان بود تعطیل شد.

اما ترکیه با میدان دادن به این کارآفرین اهل میانه و ارائه زمین و امکانات اکیا را به برند ترکیه تبدیل نمود و هم اکنون این کارخانه به بیش از بیست کشور صادرات داشته و بازارهای آسیای میانه را هم در اختیار گرفته است.

به نوشته خبرگزاری «سون خبر» ترکیه کارخانه اکیا در بورسا ظرفیت تولید سالانه ۶۰۰دستگاه خودرو را دارد و روز به روز بر تنوع تولیدات و افزایش پرسنل این شرکت افزوده می شود.

عدم توجه به سرمایه های انسانی که اولویت جوامع در دنیای مدرن است و بیش از معادن و ارتش و موشک و نیروهای سرکوب برای کشورها ارزش دارد. در کشور ما به راحتی حذف میشود تا راه را برای تعطیلی کارخانه ها و بروز و ظهور پدیده هایی چون مش قربانعلی ها را در صنعت و سیاست باز میکند که نخستین نتیجه آن تعطیلی کارخانه ها، بیکاری و در نهایت ظهور بزه اجتماعی در نتیجه فقر و… در جامعه می باشد.

تاریخ
2024.02.27 / 17:51
نویسنده
یونس تبریزلی
شهرها
سایر اخبار

سیاست جدید پوتین در قفقاز، امتیازدهی و یا فریبندگی!

جمع‌آوری کتاب‌های ترکی یک نسل‌کشی فرهنگی است

سیاست درآذربایجان و لزوم توجه به سلامت روحی و روانی فعالین

درباره خروج محمد رسول‌اف از ایران

پانفارس‌ها و ایرانشهری‌ها نگران از آزادی قره‌باغ...!

ویژگی‌های حکومت الیگارشیک!

نظامی گنجوی؛ شاعری تُرک با روح و تفکر آذربایجانی

قدیمی ترین نقشه جغرافیایی آمریکا یک نقشه ترکی است

خصومت میان چین و اویغورها از آنجا دامن زده شد که...

رقص آذربایجانی و کینه ایرانشهری

اخبار روز