صفحه نخست نویسنده |
کيش، مات! مثل دفعات قبل!
قسمت پنجم و پایانی
دولتهای حاکم بر ایران طی صد سال اخير هرگز نتوانستند سهم توافقی ایران از آبهای جاری مشترک ميان افغانستان و ایران را استيفا کنند، چگونه است که در برابر روسيه، ترکيه، آذربایجان و حتی ارمنستان برای خود، "حق مسلم ما" تعریف میکنند؟ روسيه حتی یک روسيه ضعيف امروزی، در آنسوی کره زمين در قطب جنوب برای خود منافع تعریف کرده و ده پایگاه تحقيقاتی دارد. ایرانی که قادر به استيفای "حق مسلم ما" از آبهای مشترک با افغانستان تحت حاکميت طالبان نيست، در برابر فعال شدن مسيری که هم برای روسيه و هم برای چين و غرب اهميتی استراتژیک دارد، چکاره است؟
قابل انتظار است که این غائله جدید "حق مسلم ما" هم، تا ایجاد یک غائله مشابه جدید جهت کوبيدن مشت بر دهان جهان و جهانيان، فروکش کند و صاحبان حنجرههای به زحمت افتاده هم، اصلا بخود زحمت بازخواست از معرکهگردانان و مرشدان "حق مسلم ما" برای مداخله در نوع توافقات آذربایجان و ارمنستان را ندهند.
صدای عقلاني تمثل موارد پيش، مثل نامه نویسی بموقع زندهیاد مصطفی رحيمی و هشدار نسبت به عواقب برقراری یک رژیم اسلامی، مثل هشدارهای دلسوزانه کارشناسان در مورد ماجراجویی اتمی، امروز هم صداهایی برخاسته از سوی افرادی که قدرت تعقل خود را در هياهوی "حق مسلم ما" از دست ندادهاند، میشنویم. دریغ که مثل گم شدن صدای دکتر مصطفی رحيمی در هياهوی برخاسته از جهاد ضدامپریاليستی راست و چپ (یکماه پيش از سرنگونی رژیم شاه در۲۵ دی ۱۳۵۷) صدای دعوت به عقلانيت در غائله جاری بر سر موضوعی مربوط به دو کشور مستقل همسایه هم، توان رقابت با غوغای غوغاسالاران برانگيخته را ندارد.
چند نمونه از آرای کارشناسنان و صاحب نظران در این موضوع مهدی پرپنچی: "طرح زنگهزور پيش برود یا نرود، یک چيز هرگز فراموش نخواهد شد: بيش از ٪۲۰ خاک آذربایجان در مجاورت مرز ایران، برای بيش از ۲۰ سال در اشغال ارمنستان بود و صدای جمهوری اسلامی در نيامد. اما عبور کاميونهای باری آذربایجان از خاک ارمنستان را تغيير مرزهای منطقه میدانند و به آن معتر ضاند!" (برای آشنایی ما ماهيت ایرانشهریان محترم و خواندن یک ميليون فحش رکيک به شبکه ایکس و زیر این پست نگاه کنيد)
دکتر افشار سليمانی، سفير پيشين ایران در آذربایجان و کارشناس روابط بينالملل: "ایران باید راه دیپلماسی واقع بينانه را در پيش بگيرد نه سخن پراکنيهای زیانبار و مواضع خصمانه. ...
عده ای درطول سالهای اخير در اینگونه مواقع اشتهایشان فزونی میگيرد و هوس بازگردندان هفده شهر قفقاز و سرزمينهای ازدست رفته در دوره روسهای تزاری درسالهای ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸ در قالب پيمانهای گلستان و ترکمنچای به سرشان میزند و شمشير از رو میکشند و لسان در دهان ميچرخانند و صوتشان را اکویی میکنند و این مطالبات را فریاد میزنند.!
دست آخر هم نه تنها این مطالبات تأمين نمیشود بلکه فرصتهای بيشتری هم ازدست میرود و هيچ کس هم پاسخگو نيست چنانکه تا کنون پاسخگو نبودهاند."
محسن پاک آیين، دیپلمات ایرانی و سفير سابق ایران در جمهوری آذربایجان: "نوردوز [گذرگاه مرزی ایران به ارمنستان از مسير زنگهزور] مسير اتصالی ایران به اروپا نيست. جادههای ارمنستان به طرف گرجستان صعب العبور و فاقد استانداردهای لازم هستند. تریلی های دو دیفرنسيالی ميتوانند از این مسير عبور کنند. برای ساخت بزرگراه در این مسير، سی ميليارد دلار بودجه لازم است. مسير ما به اروپا از ترکيه و آذربایجان است."
علی بيگدلی، کارشناس مسائل بينالملل: "مقامات ارشد ایران نمیتوانند جلوی روسيه بایستند. وجود پایگاههای قدرتمند اسرائيلی در آذربایجان هم میتواند عامل تهدیدکنندهای برای امنيت ما باشد. آقای عراقچی گفته بود ما اجازه تعرض به خاک همسایگان را نخواهيم داد درحاليکه این مسائل به ما ارتباطی ندارد."
کيش، مات! مثل دفعات قبل!
رژیم جمهوری اسلامی ایران طی ۴۵ سال مشغول زدن مشت بر دهان جهان بوده است. در همه موارد هم، بخش مهمی از افکار عمومی ایرانيان داخل و خارج از کشور، بر عليه این رویه جهادی بوده است. البته بخشی از این افکار عمومی، در صورت اعلام و اعمال جهاد از سوی رژیم بر عليه کشورهای عربی و ترکی منطقه، چنان رفتار کردهاند که گویی اعلام جهاد از سوی رژیم نبوده است و ادعای بیکفایتی رژیم در پيشبرد امر جهادی مربوطه را داشتهاند.
اینک هم کسانی اعم از عامی و عالم، از اوپوزیسيون و رسانههای اوپوزیسيونی ایرانی چنان وانمود میکنند که گویی خودشان مبتکر اعلام جهاد عليه جمهوری آذربایجان بودهاند و رهبران رژیم اسلامی تنها مشتی مدعيان نالایق رهبری این جهاد هستند.
سران ارمنستان، ممکن است، از آذربایجان تقاضای عاجزانه برای استفاده متقابل از مسيرهای ارتباطی موجود را بکنند. چنين تقاضای عاجزانهای دور از عقل یا به ضرر ارمنستان نيست. ارمنستان عملا راههای ارتباطی زیادی با جهان ندارد. یقينا استفاده جمهوری آذربایجان از منطقه مجاور مرز ۴۴ کيلومتری ارمنستان با ایران، برای برقراری ارتباط با نخجوان و ترکيه و کمک به تسریع و تسهيل ارتباطات جادهای و ریلی بين ترکيه با آسيای مرکزی و تجارت جهانی در خط لندن و چين، در مقابل کسب اجازه استفاده از ۱۲۷۵ کيلومتر مرزهای ارمنستان با ترکيه و آذربایجان، معامله بدی برای ارمنستان نخواهد بود.
ممکن است که این نکته بدیهی از سوی جهادیون تهران فهميده نشود، اما بسيار محتمل است که ارمنستان عاجزانه خواهان این معامله بشود.
انسداد همه را هها یا رفع انسداد برای همه؟ مسئله این است!
آذربایجان چندین دهه است که ارتباط همه جانبه با آسيای مرکزی دارد و ۴ سال است که ارتباط ریلی اروپا با چين را از طریق بکار انداختن قدرت دیپلماسی، سرمایه و توانایی اجرایی خود ممکن کرده است ( ۲۷ دسامبر ۲۰۲۰ ). اگر کشوری در دنيا بيشترین نياز را برای ایجاد ارتباطات جادهای و ریلی با دنيا دارد، این کشور ارمنستان است و نه آذربایجان. نکته مهمی را که عمداً برای آخر مقاله نگاه داشتهام، افشای این راز آشکار است که زمان لازم برای طی مسير ایروان تا گذرگاه مرزیاش با ایران از طریق خاک خود ارمنستان تقریبا ۸ساعت و از طریق نخجوان تقریبا ۳ ساعت است. حدس بزنيد تصميم ارمنستان را!
در همين روزها خبر افتتاح عنقریب اولين فاز نيروگاه انرژی اتمی "آک کویو" ترکيه از سوی روساتم منتشر شد. این نيروگاه اتمی با پنج برابر ظرفيت نيروگاه بوشهر، قرار است با تکميل هر پنج فاز آن، ده درصد انرژی برق ترکيه را توليد کند. توجه کنيد که بعداز چندین مرحله جنگ رژیم اسلامی با جهان و خسارت ميلياردها دلاری ناشی از انواع تحریمها، نيروگاه بوشهر تنها یک درصد انرژی برق ایران را تأمين میکند. کشورهای عربی در جنوب ایران هم، انواع تأسيسات مشابه را بدون تحریم شدن و بدون جنگ با کسی، تأسيس کردهاند.
علت نتيجه بد رژیم اسلامی در قياس با همسایه غربی ترک و همسایگان جنوبی عرب، چيزی جز گرفتاری حکومت و سياست و سياست خارجی ایران در باتلاق جهل و توهمات نيست. اوپوزیسيونی که به درستی از فقدان مدیریت حکومتی متکی به علم و تخصص شاکی است، وقتی نوبت توهمات ناسيوناليستی بخصوص توهمات دارای مایه عربستيزانه و ترکستيزانه باشد، داوطلبانه و با تمام قوا در صفوف جهاد دیگرستيزانه رژیم جای میگيرد.
پایا ن
استکهلم ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴
تاریخ
2024.09.17 / 17:48
|
نویسنده
علیرضا اردبیلی
|