صفحه نخست نویسنده |
پان ایرانیستهای روشنفکرنما/تناقض افکار در مورد ترکیه
به دلایلی معلوم و نامعلوم حمیدی بر خلاف برخی از همقطاران خود در بارۀ کشور ترکیّه استثنایی در نظر می گیرد و در شعر «گوش ترک و نغمۀ تاجیک» لحن ملایم و گاه ستایش آمیزی نسبت به ترکیه و مردم ترک به کار می بندد. او در مطلع شعر مذکور می گوید:
ترکان تیز چنگ که با ما برادر انـد هنگام صلح یـار و گه کینه یاور انـد
با نرمی و درشتی در روز بزم و رزم زانگونه آشنا که تو گویی دو پیکراند
(سالهای سیاه، ص ۳۱)
در نظر حمیدی ترکان ترکیّه دورو و ریاکار نیستند:
چون دیگران دوروی و فسونکار نیستند در عشق و مهر خال رخ هفت کشور اند
(همان، ص ۳۱ )
حمیدی شجاعت، راستگویی و دوستی ترکان عثمانی و ترکیه را هم می ستاید:
شیر نرنـد و بیم ز دشمن نمی کنند گویی که بـا سپاهی ایـران برادر انـد
یکروی و راستگوی و وفادار و پایدار چشم و چـراغ دیـدۀ بینای خاور انـد
در دشمنی، درنده تر از تیغ دشمنند در دوستی، پسندیده تر از شیر مادراند
(همان، ص ۳۱)
حمیدی عقیده دارد ترکان عثمانی یا ترکیه به عهود دوستی با ایران وفادار بوده و به منزلۀ خنجری در چشمان دشمنان ایران هستند:
با ما چو از نخست دم از دوستی زدند در دیدگان دشمن ما نوک خنجر اند
(همان، ص ۳۱)
در ذکر نبود اختلاف بین ایران و ترکیه هم می گوید:
ترکیه خار دیدۀ ایـران نمی شود دلاله را بگوی که این هر دو خواهر اند
(همان، ص ۳۱)
او مردم ترکیه را «گوهر» خطاب کرده، می گوید:
چشم طمع بخانۀ همسایگان خویش بدگوهران کنند، نه ترکان که گوهر اند
(همان، ص ۳۱)
حمیدی ادامه میدهد: در ایران همه، حتّی دیرباوران، دوستی ترکیه نسبت به ایران را باور دارند:
باور کنند خلق که ترکیه یار ماست خود ویژه آن کسان که کمی دیرباور اند
(همان، ص ۳۲)
حتّی از امید بستن ایران به لشکر ترکیه هم سخن به میان می آورد و می گوید:
ما را بدست لشکر ترکیه چشم هاست کاین مردمان ز مردمک دیده برتر اند
(همان، ص۳۲)
با وجود تمامی مدایح دکتر حمیدی در حق ترکیه و مردم این کشور، در پایان شعر، مقاومت و بدپرهیزی حمیدی در هم می شکند و او چند بیتی را به ذکر مراتب برتری ایرانیان و در واقع فارس ها بر ترکان اختصاص می دهد و معتقد است ایرانیان در رزم و کیفرستانی بر ترکان برتری دارند:
کیفر ستان تر اند ز ترکان بروز کین با آنکه ترکها همه یکرویه کیفر اند
(سال های سیاه، ص ۳۲)
در شعر «خانۀ زرتشت» اوضاع از این هم بغرنج تر می شود و حمیدی با ذکر شکست یافتن و صلح خواستن عثمانی از نادر، ادّعا می کند عثمانی که از ما خط فرمانبری گرفته بود، اکنون دعوی فرماندهی دارد. او عثمانی را به گنجشک و ایران را به عقاب تشبیه می کند و در مرتبهای دیگر عثمانی روباهی در برابر پلنگ ایران قلمداد می کند و نگران آن است که لشکر ایران و عثمانی به مانند لشکر دیو و پری در هم آویزند:
ز آن همی ترسم که از بیداد دعویهای ترک درهم آویـزند آخر لشکر دیو و پری
(همان، ص۳۳)
این هم حمیدی را راضی نمی کند تا او با تشبیه عثمانی به دختر، ایران را در جایگاه شوهر عثمانی قرار دهد:
آخـر ای زیبنده دختر، چنگ با مردان مزن ز آنکه دختر را حذر بایـد ز تیـغ جوهـری
یاد کن از عهد دیرین، سر مپیچ از رأی پیر با تو این پیر از جوانی کرد، عمری شوهری
(همان، ص ۳۳)
او معتقد است ایران با همۀ شکستگی و پیری همچنان شایستۀ سروری است. عثمانی را رقاصهای میداند که باید در برابر ایران از خوش رقصی حذر کند. عثمانی را به مور و ایران را به سلیمان تشبیه می کند و توصیه می کند عثمانی از شمشیر ایران بترسد و از طمع به آذربایجان دست بردارد، چرا که تبریز ما همچادر بیگانه نیست و سزاوار هم نیست مردان با زنان همچادر باشند!
حمیدی آذربایجان را زادگاه زرتشت دانسته و می گوید: کیش زرتشتی با مرام عُمری عثمانی نسبتی ندارد! گویی در نظرش مردم ایران همچنان زرتشتی هستند.
دکترمهدی حمیدی بر پایۀ آشنایی با ادبیّات فارسی، نگاه شاعران گذشته در بارۀ ترک را در شعرش به کار می بندد. از همین رو است که او تُرک را نماد زیبایی می داند. وی شعر «کشور خدایان» را در ستایش از سرزمین ایران می سراید و در همین شعر در توصیف زیبایی دختران ایران، به تبعیّت از سنّت مرسوم در ادب فارسی آنها را به تُرک ماننده{تشیبه} می کند:
دخترانی شور خلخ، آفت چین و ختن تُرک چشمانی، به هم ریز بنای برلَنی (سال های سیاه، ۱۲)
انتساب صفت غارتگری به تُرک نیز، در شعر و ادب فارسی مرسوم بوده و حمیدی در شعرش از این مضمون بهره می گیرد:
شکوه و مال مرا این دو تُرک غارت کرد چه غارتی! که هنوزم بدل از آن غوغاست
(همان، ۱۰۴)
او فقر و فاقۀ جامعۀ ایران را هم نتیجۀ طمع ورزی همسایگان می داند و در این راه ابایی از به کار بردن لفظ «تُرکتازی» ندارد:
اگر بخانۀ ما فرش بوریایی نیست ز تُرکتازی همسایگان خانۀ ماست (همان، ۱۰۵)
ادامه دارد...
تاریخ
2024.11.28 / 15:55
|
نویسنده
علی بابازاده ایگدیر
|